سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        شب دیگر... نشانی از ما نیست ...

        شعری از

        رخ سفید

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۳۴ شماره ثبت ۵۶۲۳۵
          بازدید : ۴۸۹   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رخ سفید

        شب دیگر... نشانی از ما نیست ...
         
        دائم این روزگار با ما نیست ...
        باخبر کس ز راز دنیا نیست ...
        باغ زیبای زندگی را.... افسوس
        لحظه ای فرصت تماشا نیست ...
        مدام ذکر خدا گوی و سر به سجده گذار ...
        که عالم و عارف را خبر ز فردا نیست ...
        دل به گل بستن از سبک عقلی است ...
        که وفایی به عهد گلها نیست [1]...
        در گذرگاه کرده ای منزل
        فکر جا کن... که جایت اینجا نیست ...
        امشبی هم تو هستی و هم من
        شب دیگر... نشانی از ما نیست ...
         
        شرم دارم دگر از خویش ز نادانیها
         
        رشته عمر گسستم به هوا و به هوس
        شرم دارم دگر از خویش ز نادانیها
        گرچه گوش فلک امشب به شنیدن باز است
        کو زبانی که دهم شرح پریشانیها
        تا برفتند سواران ادب زین میدان
        هر که نوعی بزند کوس سخندانیها...
         
         
        من از مرگ دل افسرده بیمار می ترسم
         
        من از مرگ دل افسرده بیمار می ترسم
        ز فرجام دو چشم روز و شب بیدار می ترسم
        چنان درگیر بیم و اضطرابم من، که در هر جا
        ز نقش سایه ام بر صفحه دیوار می ترسم
        ز بس بد دیده ام از خویش و از بیگانه در عالم
        هم از اغیار دارم بیم و هم از یار می ترسم
        چه سازم گر نه اندر کنج عزلت جای بگزینم
        که من از دیو آدم روی خلق آزار می ترسم
        نکو باشد گل و من گرد گل هرگز نمی گردم ...
        که آن هم صحبت خار است و من از خار می ترسم
        ندارم بیم از آن شیر ژیان بیشه زار  اما
        از آن روباه حیلت پیشه مکار می ترسم
        خوش است این باغ و آرامش نمی بخشد
        چرا ؟ چون من ز صیادان این گلزار می ترسم ...
        ز راه عقل برگشتم ... طریق عشق پیمودم ...
        هراس اندر دلم افتاده ... زین رفتار می ترسم ...
         
        به دوست عزیزم شادروان مهدی اخوان ثالث تقدیم شد
        دکتر سیاوش پرنیان
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3