دوشنبه ۲۸ آبان
رهایی شعری از علی عظیمی
از دفتر حجم یک جمجمه نوع شعر شعر حجم
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۶ ۲۱:۴۳ شماره ثبت ۵۴۸۱۸
بازدید : ۱۴۵۴ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب علی عظیمی
|
آرش را به کنار
از کمانم آرشه ای بساز
که به هفت خواب شیرینم نَپَری
وَ
بکش
بکش
بکش
بر استخوان های خشک سینه ام
آن قدددددر
که احیا شوی
در این شب های مرده
که صدایم
به پچ پچِ پیچ انگشت های لاغرت
بپیچد در پیچ و خم خط خورده ی هزاره ات
هزااااااار بار
از تلخِ تهِ حنجره ام
خدا را از روزنه های دلم
خانه به خانه
راه بینداز
و
بریز بیرون
بعد
چشم هایت را
بر تکه تکه ی ترکه ی تنم
غربال بنند!...
دیر نیست
...مو به مو
از لایِ موهایت
بِکشَم بیرون از آرشه ات و بکشانم
"بر دو دارِ درد"
دو دارِ دست
دست به دستم
نه
نکن
دستم می شکند
آن وقت
از پا می افتی
و
رسوایت می شوم
و
می شوی شهره ی شهر
و
دلم می گیرد
و
...دیر می شود و
همین که
فقط همین که
کنار این آرشه
کمانت شوم
کماکان
در پود تنت
تارِ شوم
و تیرت جگرم را
جاااااار بزند
بَر
تا نمی داااانمت کجا
و زمین نیز زاویه بگیرد
از
...دو جناح ترکش ات
- ! حواست کجاست -
زااااار بزنم...
زخم
بگیرم
زخم
بر دارم
زخم
ببرم
زخم
بخورم
...زخم
...
کافی نیست !؟
رهایم کن لطفا...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.