دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر نرگس سلمانیان (نسیم سحری)
آخرین اشعار ناب نرگس سلمانیان (نسیم سحری)
|
سرنوشتی عجیب و نا معلوم
در شبی سرد و شوم و بارانی
مثل شعر سپید تو آرام
میکُشد هر که را به آسانی
خسته ام از شکست باورها
تکیه بر تکیه گاه پوشالی
خونی از سینه ام تراوش کرد
زنده شد ناگهان گل قالی
قصه ی تلخ ِ آشنایی بود
ماه امد نشست در پهلوت
غنچه زد جای نرگس وحشی
لاله هایی غریب بر بازوت
تفّ و لعنت به سال و تحویلش
نگرفته کسی سراغ مرا
تفّ و لعنت به سال تنهایی
به پدر هدیه داده داغ مرا
اشک میریزم و نمی دانم
دوری تو مرا کجا برده...
ساعت پنج ،، عصر پنجشنبه
روح یک زن..درون خود مرده
#نسیم_سحری
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب... سپاسگزارم از محبت شما | |
|
ممنونم جناب انصاری..سلام و عرض ادب | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیباست