سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خاطره ای از یک دختر شهید

        شعری از

        مجید شاکری حسین آباد

        از دفتر مجید شاکری حسین آباد نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۹:۲۹ شماره ثبت ۵۴۵۸
          بازدید : ۶۵۰   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید شاکری حسین آباد
        آخرین اشعار ناب مجید شاکری حسین آباد

        روزگاری بود و ایران جنگ بود

        صحبت ازخمپاره و نیرنگ بود

        بوی خون بود وجسدها برزمین

        موشک و جنگنده های آهنین

         

        هر کسی بر درد خود مشغول بود

        شهر من کاشانه ام دزفول بود

         

        رفت بابا بر دفاع ازکشورش

        بر دفاع از دین و خاک وباورش

        رفت بابا در ره ما جان دهد

        جان خود را در ره قرآن دهد

        بیست سال از رفتن بابا گذشت

        لحظه هایم زشت، یا زیبا گذشت

        تا که یک شب خسته از دنیا شدم

        خسته و سر گشته و تنها شدم

        اشک ریزان گفتم ای بابا ببین

        مونس و یاری ندارم در زمین

        پس کجاست آن دایه ی شبهای من

        کوه دردم ، مونسم،  بابای من

        رفتی از پیشم  ببین تنها شدم

        بی کس و سرگشته در غمها شدم

        کاش میمردم از عالم خسته ام

        بی کسم، چون مرغکی پربسته ام

        آن زمان خوابی گرفت چشمان من

        ناگهان آمد مه ِ تابان من

        گفت  اشکت را نبینم دخترم

        من ز هر دل داده ای عاشقترم

        من نمردم دختر زیبای من

        عشق من ای قلب من رویای من

        گرچه بابا رفته در نزد خدا

        در بهشت است و کنار مصطفی

        روحم اما در زمین همراه توست

        شاهدی بر غصه ها و آه توست

        دخترم ،عشقم،  تو تنها نیستی

        بی کس و غمگین  به دنیا نیستی

        چون شهیدان تا ابد پاینده اند

        گر چه مردند، در حقیقت زنده اند

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4