دوشنبه ۳ دی
توی دادگاه عدل زمینی شعری از سید مصطفی سراب زاده
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۳۵ شماره ثبت ۵۴۴۳۰
بازدید : ۳۵۸ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر سید مصطفی سراب زاده
آخرین اشعار ناب سید مصطفی سراب زاده
|
توی دادگاه عدل زمینی تبرئه شد امروز
نانوایی که سر مهری را شکسته
مهر اذعان داشت که سر صف بوده...
آوار راستی در دلی خراب شد
اعلام شد:
یک پیشانی مهر زده آخر صف بوده
او شاکی میشود و نامه ای تنظیم میکند...
اعلام شد:
اعتراض وارد نیست
یک نان امروز حق سهیلا بوده...)
.............
توی دادگاه عدل زمینی تبرئه شد
یک قایق دونفره که جا پای احساس گذاشته
احساس میگفت جای رد شدن نیست و یک گوشه افتاده
اعلام شد:
یک بادبان دو نفره سر حرفش ایستاده
رود جاری میشود و احساس تشنه است
اعلام شد:
پارو بزن..... پارو بزن.....
دو دست آزاد و
پای احساس در بند بوده...)
..............
توی دادگاه عدل زمینی تبرئه شد چراغی که شب تاریک را قرمز میکرد
یک محو و یک پنهان
خواسته از قاضی دادگاه
حکمی با مهر مشکی
تاریکی همه ی روز را
اعلام شد:
یک خواب خطا کرده
برایش به عمر قامت دنیا حکم شد
چراغ روشن بماند و او
همه شب را باید برگرده....)
..............
توی دادگاه عدل زمینی تبرئه شد یک کروات طوسی که به پیراهنش رنگ داده
قامتش شیک و هویدا
اما کسی به یقه ی باز پیراهنش غر میزد...
اعلام شد:
از شهادت یک سجاده
امامه ای شب تاشده نشسته بود
یک کروات طوسی نماز بلد نبود
ولی شبها با خدا حرف میزد...)
.............
توی دادگاه عدل زمینی تبرئه شد کلامی که لخت پشت در نشسته
ساعتی مانده تا نفس آخر
گیجگاهی از حال رفته و
ازرائیل سر به سرش میزارد
آه چه هوای تازه ای
عشق قدم زدن دارم
ازرائیل حرفش را دوباره میگوید و
انگار روح شوخی دارد...
حال حرفی آزاد است و شب در نور ماه میتابد
اعلام شد:
یک طناب دار امشب را ایستاده میخوابد....)
............................)
نویسنده: سید مصطفی سراب زاده
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود