مرابخوان به رسم عشق

حضرت مهر استاد نازنین و مهربان استاد گرانقدر و با وفای شعرناب سرکارخانم جمیله ی عجم بزرگوار بسیار بسیار ممنونم از شما بابت همه خوبی ها و حضور زیبا و ارزشمندتان دست گلتان درد نکند الخی همیه خوش و خرم باشید

دوری وناشیانه گه فاصله افتاده ولی
آخرهرجاده فقط به خانه ی تومی رسم!

قلمت سبز مهربان استادم
......................................................................

سلام و درود جمیله بانو

(لاف تو هموارا زنم ) را عوض فرمایید در صورت صلاحدید

زیباست و آهنگین

زنده مانید در عشق

درود بر بانوی گل واژه های ناب!


زیبا و شیوا چون همیشه!

رقص قلمتان همواره موزون!

سلام بانوی عزیزم
خیلی هم قشنگ و خوش آهنگ
"بسم" در سر جای خود نشسته و جدا شدانتان از زبان شعری همیشگی، معلول این وزن انتخابیست که کلا فضای متفاوتی میسازد
لذت بردم
دستمریزاد و احسنت

در کانال تلگرام سایت قرار میدهم

سلام بانوی بزرگوار

زیبا سرودید

بهره مند شدم


آفریدگار زیباییها نگهدارتان باد .

سلام و عرض احترام...حضرت مهرم
استاد بزرگوارم......نازنینم.........

به به ...........چقدر زیبا........
غزلی دلنشین ست...
با طراوات از ژرفنای اندیشه
زیبا و موزون سروده اید
بسیاررررررر لذت بردم.........
شعرتان ...............................جاری.....
یاس احساس تان............................ شکوفا...مهربانم...

تقدیمت با مهر......>

و چه انتظار بزرگی است
اینکه بدانی
پشت هر "دوستت دارم"
چقد دوستت دارم

قسم ب خدای پاییز..تا همیشه...دوستت خواهم داااااشت......
در قلب کوچکم خواهی ماند.....نارنینم....................


//// // // //// ////

درود بر بانوی عزیزم خواهر مهربانم
غزل دلنشینی بود عزیزم
بی تو نظم غزلم
سخت به هم می ریزد
ودلم می بازد
بی صدا قافیه را!

گزینش کردم با تصویر در کانال سایت
قلمت همیشه زیبا

درود بانو عجم عزیزم
چون همیشه زیباست





زنده باشید به عشق

سلام سرکار خانم عجم عزیز
خیلی هم قشنگ بود
چون امر فرمودین ،یکی دوجا حرف و هجای اضافه داشت و باقی زیبا و دلنشین

درودتان

دستمریزاد استاد بانو....الحق که بانوی واژه ها نامیست زیبنده و برازنده شما....

شعر نابتان را نوشتم ،در دفتر اشعار بکرم

بی تو نظم غزلم
سخت به هم می ریزد !
لذت بردم از خوانش شعرتان . موفق باشید .

با سلام استاد عزیز بسیار زیبا

درود فراوان بر شما مهربانوی واژه ها

آخرهرجاده فقط به خانه ی تومی رسم!

سلام و درود
زیبا بود
لذت بردم از خواندن شعرتون

درود بر شما
این روحیه ی نقدپذیری شما قابل ستایشه
شعر تون از اون جایی که از دل برآمده بر دل هم نشست
من استاد نیستم ولی به عنوان دوست نظرم رو میگم
قافیه ی همه ی بیت ها درسته بجز بیت آخر بخاطر اینکه حرکت قبل از س بجای فتحه کسره هست
و در مصرع دوم بیت اول فکر می کنم روی کلمه ی نفس کمی از وزن خارج شده اید
در کل غزل زیبایی ست
قلمتان سبز

سرکارخانم عجم بانوی گرامی، سلام علیکم.
.................................................................
پَرزده دل به سوی تو، گرچه اسیرقفسم.....که البته باتوجه به ابیاتِ دیگر...
مفتعلن، مفاعلن،مفتعلن، مفاعلن....رامی شود به عنوانِ وزنِ ان قبول کرد....گرچه دردومصرع....(دوم وپنجم) ازین وزن عدول کرده اید..
البته مصرعِ پنجم رابهترمی توان تحمّل کرد چون می شود خواندش...
(........عِش...قِی همه آبرویِ من)....ولی درمصرع دوم.....(س) در(نفس) اضافه بروزن است......البته بعضی ازدوستان معتقدند که درچنین وزنهایی، هجایِ وسطِ مصرع،....حُکمِ هجای اخرِ مصرع رادارد....وایضاً...دردومصرع ودررُکنِ اول.......(مفتعلن) بدل شده به(مفاعلن)....مصرعِ(پنجم....مرابخوان«که اگر به پیشنهادِ دوستان......بخوان مرا...)هم بشود....بازبه همین شکل است).....ومصرعِ دَهم(اگرچه مانند......)
وامّا:...(باتو پُرازبهانه ام، همین بهانه هابَسم)....
دوبارتکرارِ کلمه ی (بهانه) دریک مصرع.....گرچه دردوجمله ی جداهم باشند.....زیبانیست آنهم زمانی که به جای ان چیزِ دیگری هم می شود نوشت...وان هم (نه،...باتو)......چون همه جای غزل....صحبت از(جدایی)ست ...وشاید بهترباشد نوشته شود...(ازتو...)وان هم برای جلوگیزی ازتکرار..(ازتوپُرازگلایه ام، همین بهانه هابَسم)......وبازهم....گاهی اوقات بعضی ازدوستان....افاضه می فرمایند...که:( اِی داد....اِی بیداد....)وهَواروحسین که چرا...کلمه شکسته شد؟...مثلِ بَسَم که دراصل بوده(بس است مرا)ویا(زَنم) درمصرعِ قبلی....که مخخّفی ست از(مضارعِ ...می زنم)که صدالبته تاجایی که به زیبایی شعر....لطمه وارد نشود....گاهی به ضرورت پیش می آیدو....اشکالی هم ندارد.....دیده ام درشعرِ همین دوستان که نوشته اندو درواقع(واعظِ غیرِ متعّظند)......و.....(می رسم) .. یکی ازدوستان هم به خوبی اشاره نموده اند.....(می).....پیشوند است...ازصیغه ی مضارع.....و(م) پسوندِ الحاقی ست....باقی می ماند...بنابربرداشتِ این بزرگوار......(رِس) ....ولی اگر(رَس) هم خوانده شود....فکرنمی کنم اشکالی درکارباشد..(رِسَم....رَسَم).....
خودتان فرموده اید که:.......(اصلن نمی دونم چرااینجوری شد، ولی شعره اومد دیگه..........) خواهشم دردرجه ی اول ازشما وهمه دوستان این است که ( بنده.....که شاعری رایَدک می کِشم«خودم راعرض می کنم...چون بارها عرض کرده ام که، شاعرنیستم»....بهتراست بیشترازدیگران) ...فارسی راپاس بداریم...وکلمات رادرست بنویسیم......(اصلاً) گرچه عربی ست....ولی دیگربعدازقرنها....بوی فارسی گرفته......مثلِ ان عزیزی که می نوشت(مُچکککرم.........)اخر چطوری (متشکرم)...اینگونه تغییرکرده؟.....
وغرض ازهمه ی اینها......گاهی....... (می شود....)،........پس احتیاج به(ویرایش...)داردونه......تعمیر........
چه کسی می تواند ادّعا کند که....شاعرانِ بزرگِ دنیاهم....پس ازنگارشِ شعری.....دوباره وچند باره نمی خواندند....واصلاحی......جابه جایی...ویاویرایشی انجام نمی دادند.....؟....مگرمابوده ایم...و، دیده ام.....امروزه اگر بعضی ازبزرگان دست به اصلاحاتی (مثلاً) دردیوانِ حافظ می زنند.....به سلیقه ی خودشان بعضی ازکلمات راعوض می کنند؟....مگر کسی حقِ چنین کاری رادارد؟.......نسخه هایی گاهی پیدامی شود.....سینه به سینه...چیزهایی شنیده می شود...که ممکن است گاهی تفاوتهایی باهم دارند....وعزیزانِ ما....باتوّجه به شناختی که ازصِبغه ی فکری وشعری ...وجهان بینیِ حافظ دارند........نظرمی دهند که (این) بیشترمی تواند موردِ نظرِ حافظ باشد تا(آن)..........واِلخ....
بیشترمزاحمتان نمی شوم.....(شاید)...اگر حوصله ایجاب کند.......بنویسم...مطالبی...که نوشته ی شاعر.....، ابتدای به ساکن.....حتماً نباید(وَحی مُنزل)... باشد.....ولی (کوششی) و(جوششی) ...تفاوتهایشان....چیزِ دیگریست......دستمریزاد....خسته نباشید.....بنویسید....به قولِ خودتان هرچه امد.....وتعمیرش کنید ....هیچ اشکالی هم ندارد......

سلام استاد
بی تو آرامش من درگیر است
سخت محتاج توام
گر نخوانی غزلی دلگیرم
بی تو انگار نفس می گیرد
و دلم از غم تو می لرزد
شادباش و غزلت ناب بخوان
که مرا شادی تو امید است
تقدیمت
از اثر شما درس میگیرم و شارژ نوشتن می شوم
موفق و کامیاب بهترینها باشید استاد خوبم

آنچه را حضرت استاد شیخی مرقوم فرموده اند با دقت خواندم....دستمریزاد بزرگوار
اما !
صرف نظر از ایراد های وزنی....شعری ست که بر دل مخاطب جا باز می کند و مخاطب را به شعف و در نتیجه لحظاتی لذت بخش را رقم می زند.
مرسی نازنین شاعر جمیله خانم عجم....سلام
مهر بانو ی عزیز خانم

درود خواهر گرامی
بسیار زیبا و دلنشین سرودید
و سرشار از احساس
احسنت بر شما

عالی بود بانوی واژه ها

درود خانوم عجم عزیز سلام
طبق معمول کار خوبیه عزیز
اشکالاتی هم که گفتید رو خواستم بگم که
جناب مهرآبادی عزیز همه رو گفتن
دیگه حرفی نیست...
زنده باشید به عشق و قلمتان همیشه سبز!

زیباست بانو
مانا و در اوج باشید

درود بر استاد و خواهر گرامی ام
غزلی بسیار زیبا خواندم و پیوست نیمایی زیباتری
درود ها نثارتان
در غزل امروز و نو آورده بعضا واژه های محاوره ایرادی نداره
خیلی هم عالی
مانا باشید
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

درود

زیباست

درود بر شما استاد سرکارخانم جمیله عجم

بسیار زیبا ، دلنشین و امروزی

نکته ای که عیب غزل دانستید اتفاقا قوت کلام و نتیجه شجاعت شماست....اعتراف می کنم که شعر در وزن دوری به این دلنشینی نخواندم و خودم هروقت خواستم توی این نوع وزن ها تجربه کنم ...از کهنگی و کلیشه ای بودنش نیمه کاره منصرف می شدم ...آفرین به شما به خاطر سرودن غزلی به این زیبایی که شبیه به ترانه است