چهارشنبه ۲۸ آذر
ای شب شعری از هدیه قادری( مهتاب)
از دفتر دل واژه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۲۲:۳۵ شماره ثبت ۵۳۸۸۲
بازدید : ۷۹۱ | نظرات : ۲۱
|
دفاتر شعر هدیه قادری( مهتاب)
آخرین اشعار ناب هدیه قادری( مهتاب)
|
من شبیهِ توام ای شب ، بنشین که دردمَندم
شبِ سرد و ساکتِ من، شبِ تاریک و بلندم
دستِ من سرد و تنم زخمیِ جنگِ نابرابر
به لبم مُهرِ سکوتی، نتوانم که بخندم
موجِ گیسوی سیاهم گرچه تاریکتر از تو
به دلِ سرد و سیاهت، این منم که پایبندم
میکشم آه که شاید به بلندایِ تو باشد
ولی انگار که این دَم، بِبُریده دام و بندم
تبِ آغوش تو خواهم بگشا بر مَنَش ای شب
من به قلبِ تو شبیهم، تو به گیسوی کمندم
|
|
نقدها و نظرات
|
درودها بر شما استاد فرهیخته و بزرگوارم بسیار سپاسگزارم از حضور گرمتان عزیز گرامی کاملا با نظر محترمتان موافقم از اینکه اینگونه ریزبینانه شعر این حقیر را بررسی کرده اید به خود میبالم و سپاسگزارم الطافتان ماندگار استاد گرامی زنده باشید و برقرار | |
|
درودها بر شما جناب اسدزاد گرامی سپاسگزارم از حسن توجهتان بزرگوار سایتون مستدام برقرار باشید | |
|
درود بر شما سما بانوی مهربان متشکرم عزیزم زنده باشید و پایدار | |
|
درودها بر شما استاد فرهیخته و گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان برقرار باشید بزرگوار | |
|
درودها بر شما استاد بزرگوارم مفتخر فرمودین بزرگوار سپاسگزارم از حسن نظرتان الطافتان ماندگار برقرار باشید عزیز گرامی | |
|
درود بر شما جناب مهدی پور گرامی متشکرم از حضور سبزتان مانا باشید | |
|
درود و سپاس فراوان | |
|
درودها بر شما شاعر فرهیخته بسیار سپاسگزارم از لطفتان نگاه شماست که زیباست بزرگوار مانا باشید | |
|
درود فراوان و سپاس بیکران سایتون مستدام بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار بسیار ناب و زیباست
ریتم عالی مفهوم ساده وصمیمی تشبیهات به زلالی آب
نکته ای را در کمال ادب و احترام عر ض میکنم تمام کلمات ابیات تان صمی میند وبه روز به جز وا ژه ی ( ببریده) در مصراع
"ولی انگار که این دَم، بِبُریده دام و بندم"
که اوردن (ب) بر سر افعال در قدیم حسن بود وحالا عیب واین کلمه به نظر بنده وصله ناهرنگ تری است بر حریر شعرتان بویژه که با کلمه ساده وبه روز (انگار)
آمده است ضمنا عرض میکنم این کونه موارد نه از شهد کلامتان میکاهد ونه از صمیت گفتارتان
چشمه ی ذوقتان همواره جاری
من به قلبِ تو شبیهم، تو به گیسوی کمندم