سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سری دوم کوتاهای من

        شعری از

        رسول گریزان

        از دفتر بغض نامه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶ شماره ثبت ۵۳۰۹۴
          بازدید : ۴۹۱   |    نظرات : ۲۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رسول گریزان
        آخرین اشعار ناب رسول گریزان

        بال
         
        پرنده ای بودم
        که در اوج پرواز می کردم
        بالم شکست...
        به زمین کوبیده شدم
        مردم...


         
        مرفین
         
         
        این روزها
        کوچکترین دردی ماندگار است
        نمی دانم
        تو درد منی
        یا مرفین بودی برایم


        زندگی
         
         
        آه ز غم تنهایی من
        ز دستان لرزان من
        آه ز عمری که در گذر است
        چه تلخ میگذرد ز من


        حرف
         
         
        آه....
        چه قدر حرف دارم
        اما نمی دانم که چرا
        تا الف را می نویسم
        ب از قفس می پرد
        چه حرف ها که آمده بودم بنویسم...
        که در پای این صفحه خشکید ...
        یادش به خیر، یادش به خیر...
        آن روزها را می گویم:
        که تو بودی و من،من بودم و تو!


        رسم
         
         
        من سوختم؟
        فدای سرت...
        تو خوش باش
        همین مرا بس است...
        رسم عاشقی
        سوختن است


        سوزاند
         
        غنچه ای بودم در گلستان
        عشق تو مرا گل کرد و شکفتان
        عشق تو عاشقی را به من آموخت
        رفتی و عاشقی،مرا خشکاند

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۲۶
        سلام و درود رسول خان گل کوتاهایت گل کردند دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۰۱
        سلام مدیر ناب شعرناب
        در صندوق دریافتی ایمیلم نام شما را دیدم باورم نشد که. شما خوشتان آمده باشد
        گفتم حتما باز اشتباهی ازم سرزده
        فوق‌العاده خوشحال شدم نظر شما رو دیدم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۲
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۳۳
        زبان احساستان زیبا.............درودارجمند خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۴۷
        سلام
        متشکر.... خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۲
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۳۷
        درود گرامی
        بسیار جالب و زیبا بودند خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۳۹
        سلام بر جناب استاد استکی
        نظر لطف شماست،باعث خرسندی حقیر هست که مورد توجه شما قرار گرفته اند خندانک
        ارسال پاسخ
        مهسا اربابی (افسانه)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
        درود بر شما

        من سوختم؟
        فدای سرت...
        تو خوش باش
        همین مرا بس است...
        رسم عاشقی
        سوختن است

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹
        سلام
        به صفحه ی من خوش آمدید
        خوشحالم خوشتون اومد
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۱
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۲۳
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۰۲
        سلام
        متشکر خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۱
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۰۲
        سلام
        متشکر خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۱
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۰۱
        سلام بزرگوار
        بسیاااااار زیباااآاا

        آه....
        چه قدر حرف دارم
        اما نمی دانم که چرا
        تا الف را می نویسم
        ب از قفس می پرد
        چه حرف ها که آمده بودم بنویسم...
        که در پای این صفحه خشکید ...
        یادش به خیر، یادش به خیر...
        آن روزها را می گویم:
        که تو بودی و من،من بودم و تو!
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۰۹
        سلام گرامی
        خوشحالم که خوشتون اومد خندانک
        متشکرم خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۳۶
        سلام شاعرعزیزبسیارزیبابود
        ین روزها
        کوچکترین دردی ماندگار است
        نمی دانم
        تو درد منی
        یا مرفین بودی برایم
        فکرمیکنم اگردرآخرشعرمی آوردی
        ((تودرد من بودی
        یامرفینی برای دردهایم..)))
        البته نظرمن بودوبس وشماتصمیم گیرنده اید
        دراین مصرع نیز
        عشق تو مرا گل کرد و شکفتان
        مرادازشکفتان چیست چراکه درزبان فارسی شکفتن داریم ....
        بعضی ازشعرهایت خیلی قوی هستندوبعضی باپوزش ضعیف وانسان رابه تفکرمی اندازدکه ایا شاعرهردوشعریکنفراست مثلا
        ه....
        چه قدر حرف دارم
        اما نمی دانم که چرا
        تا الف را می نویسم
        ب از قفس می پرد
        چه حرف ها که آمده بودم بنویسم...
        که در پای این صفحه خشکید ...
        یادش به خیر، یادش به خیر...
        آن روزها را می گویم:
        که تو بودی و من،من بودم و تو!
        این شعری قوی وزیبابودولی
        آه ز غم تنهایی من
        ز دستان لرزان من
        آه ز عمری که در گذر است
        چه تلخ میگذرد ز من
        به زیبایی آن شعرنیست درریتم ومعناو...
        موفق باشی امیدوارم ازصراحت من نرنجیده باشی
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ ۲۲:۳۱
        سلام بر استادتو گرامی
        حرف هایتان راکاملا قبول دارم
        در مرفین اگه دوبار از درد استفاده میکردم در دوخط آخر،به نظرم تکرار بیهوده بود و زیبایی رو میگرفت

        در مورد شکفتان(شکفتانیدن) هم مراد شکفتن بود که عشق او من رو از غنچه سر بسته به گل تبدیل کرد، که حرف شما درست است و نداریم،ولی خوب برای وزن کلمه اختراع کردم خندانک

        لرزان هم باب میل من نبود،ولی از اونجایی که همه نوشته هام رو میزارم،اونم گذاشتم.با این کار خودم رو مجبور میکنم بهترین اثر رو داشته باشم و در کمترین زمان ممکن خندانک

        ان شاءالله در نوشته های بعدی که فردا صبح میزارم نظرتون رو جلب کنم و باز مورد نقد قرار دهید خندانک
        متشکرم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسين زرتاب
        جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۰۴

        زیبا بودند دوست گرامی خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۱۶
        سلام خدمت شما
        از شما مشتکرم،نظر لطفتان است خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۱۹
        سلام
        متشکر جناب خندانک
        ارسال پاسخ
        میرعبدالله بدر
        شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۰۷
        درود ها بر شما
        زیبا بود بزرگوار
        قلمت سبز و نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        رسول گریزان
        رسول گریزان
        شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۱۸
        متشکر دوست عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5