سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        در دامن صبح عطر و بوی بدنت می ریزی

        شعری از

        محمد ساکی

        از دفتر دفتر چارم: عرفانی اعتقادی نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۵۹ شماره ثبت ۵۳۰۶۵
          بازدید : ۷۵۶   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه


        در دامن صبح عطر و بوی بدنت می ریزی
        از آب وضوی خویش روی چمنت می ریزی
        بر بندۀ بی بهای پایت بنگر من هستم
        آیا بر من کمی از آب دهنت می ریزی
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        در دامن صبح عطر و بوی بدنت می ریزی
        از آب وضوی خویش روی چمنت می ریزی
        این سبزۀ بی بهای پایت من کوچک هستم
        آیا بر من کمی گلاب از دهنت می ریزی
         
        گلاب
         
        http://jootix.ir/wp-content/uploads/2014/04/jootix.ir--2156366811.jpg http://img1.tebyan.net/Big/1390/05/126248209361331391913717889199222074164145.jpg
        از حقیر: محمد ساکی     28/دی/1395
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۰۵
        درودبردارخوبم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دومی زیباتربود
        من با آرمین موافقم
        زیاد جالب نبود مصراع اخرش اب دهن انداختن درسته
        که نهایت عشق رو می رسونه
        اما زیاد جالب نیست
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰
        سلام بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        می آموزم از راهنماییهایتان
        خیلی ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۸:۳۴
        خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰
        سلام خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۲۱:۵۷
        سلام بر سروران ارجمندم خندانک خندانک خندانک
        خوب می دونم که درین اندازه ها نیستم ولی از خوبان اجازه می خوام تا کمی پرچونگی کنم

        بنده اکثر مواقع آثار خودم و دیگران رو مورد تحریف که نه ولی مورد تغییر و تحول قرار میدم نمی دونم کار خوب یا بدیه ولی قصدم تمرین و تکرار و ممارسته
        و اگه ادعا بحساب نیاد برا اینه که نشون بدم با تحریف آثار میشه از دل تاریکی به روشنی و از دل روشنی به تاریکی رسید البته این حرفم خیلی مبالغه آمیز بنظر میاد ولی بنده مدعی نیستم وصرفا شیوه ای برای تمرین و تمرکز بنده هست یکی از دلایلش نداشتن استاد و آموزگار هست چون بنده علاقه ای به شرکت در کلاس و اجتماع و آموزشگاه و... ندارم؛ علاقۀ چندان خوبی هم نیست
        لذا مطالب رو ناگزیر باید به صورت خودآموز فرا بگیرم

        مثلا یکی از شعرای زیبای حضرت خیام که به این صورت تغییر داده شده:

        گویند کسان که آب انگور خوش است
        با حور و پری مجلس پر شور خوش است
        اینها همه خوش به فکر فردا هم باش
        روی مه بدر دیدن از دور خوش است

        امیدورام که حضرت ما را ببخشند

        اما در مورد این شعر چند نکته وجود دارد که اگر بخواهم یکایک عرض کنم خیلی مفصل می شود
        کلام کوتاه کنم بهتر است:
        یکی از نکات آن که کمی جنبه طنز هم دارد تواضع و تخاشع بیجا و خارج از مورد است، اگر چند وقت پیش برنامه آقای مدیری را دیده باشید، که موضوعش هم همین بود ایشان به بیان یه سری آداب معاشرتهای خیلی افراطی پرداختند...
        و با طنازی به بیان برخی مطالب
        جملات عینا یادم نیست اشاره به مضمون می کنم:
        مثلا دو نفر به همدیگه می رسن و سلام و احوالپرسی و اینا و بعد بستن همدیگه به رگبار مسلسل تعارفات سلسله وار:
        ▬ سلام حال شما؟
        ▬ سلا عزیزم خوبی؟
        ▬ فدات...
        ▬ نوکریم...
        ▬ چاکریم...
        ...
        ...
        ▬ آقا چمنتیم...
        ▬ آقا تف کن شنا کنیم...
        و اینجور اوصاف
        البته شاید این الفاظ کوچه بازاری باشه یا اصلا جاش توی این شعر نباشه...
        اینا مواردی بود که این حقیر پرچونگی کردم و مطرح کردم امیدورام که عزیزان رو ناراحت نکرده باشم. نکات خیلی زیاد دیگه ای درین چار مصرع نهفته ست...
        بازم عرض می کنم درین اندازه ها نیستم و بازم پوزش می خوام بایت این پرحرفی و همواره سعی و تلاشم بر اینه که بیاموزم از عزیزان...
        اینجا لازم می دونم که تشکر خیلی خیلی ویژه کنم از عزیزانی که این کوچک رو راهنمایی می کنن و توصیه و تذکر و حتی توبیخشون رو ازین کوچک دریغ نمی کنن، آموزگار بنده همین عزیزان هستن
        خیلی خیلی ممنونم از این عزیزان خندانک خندانک خندانک
        و با سپاس فراوان از همۀ سروران عزیز و بزرگوارم خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۲:۴۸
        درود بر شما
        درست است كه همه ى ما مخلوق خدا هستيم
        اما به عنوان اشرف مخلوقات...
        خداوند از روح خود در ما دميده!
        اين كه بخواهيم كسى حتى خود خدا روى ما تف كند، هم شان آفرينش خود را و هم شعور خالق را زير سوال برده ايم...
        بعضى عقايد بايد بررسى و به روزرسانى شود...
        در پناه حق
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷
        سلام بر شما خندانک خندانک خندانک
        همواره می آموزیم از حضورتان
        ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عظیمه ایرانپور
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۶:۲۵
        درود بر شما
        زیباست
        قلمتان سبز خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۲۹
        سلام ارجمند خندانک خندانک خندانک
        و صد البته زیبا می بینید
        سبز بمانید؛ ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خسروی فرد
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۰۶
        خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۳۱
        سلام گرامی خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۳۰
        سلام گرامی خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۴۶
        درود جناب ساکی عزیز
        زیبا خواندم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۵۰
        سلام گرامی خندانک خندانک خندانک
        و بی شک لطف دارید
        ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی(لیا)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۰۳
        درود اقای ساکی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۱:۰۱
        سلام بر شما خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۰۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۱:۰۲
        سلام بر شما خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۱۷
        / خندانک /

        سلام و عرض ادب خدمت شما
        مهربان شاعر بزرگوار.....

        درود بر احساس قشنگ و مهربانی که در پندار؛ گفتار و کردارت نهفته است

        اندیشه ی پاک و زلالتان تحسین بر انگیز ست.....
        همیشه بسرایید به عشق .....................مهربان شاعر عزیز.....

        (تقدیمت ب شکوه شعر زیبایتان)

        غم انگیز است پاییز
        و غم انگیزتر
        وقتی تو باشی وُ
        من برگ‌ها را با خیالَ‌ت
        تنها قدم بزنم

        / خندانک /
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۴:۲۰
        سلام و عرض ادب خدمت شما شاعر مهربان و بزرگوار و ارجمند خندانک خندانک خندانک
        و درود بر اینهمه لطفی که به این حقیر دارید، لایق این تعاریف نیستم
        بسیار ممنونم
        و ممنونم بابت شعر بسیار زیبایتان
        تقدیمتان با احترام:
        پاییز غم انگیز نیست
        دوستش دارم
        مانند خودم زرد و سرد و خسته است
        امّا اگر نگاهم کنی
        با برگهای «سست» و مرده
        از جانِ دل و روح نگاهم
        تا پای خیال و زیر سرو لطف و مهرت
        پلی محکم و استوار خواهم ساخت
        بر روی رود امّید
        خدا جان نگاهم می کنی؟
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹
        سلام و درود جناب ساکی عزیز
        ب نظر من هم محدوده و به اصطلاح خط قرمز بی خود است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        هرچه می خواهد دل تنگت بگو خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۱:۰۱
        سلام جناب آقای رفیعی راد عزیز و ارجمند خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنون
        بیخود که نیست مهربان، بالاخره وجودش لازم است و رعایتش نیاز؛ این حقیر هم سعی و تلاشم رو بر رعایت اون و حفظ حرمتش میذارم
        قصرانهامو هم ان شا الله جبران می کنم
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۵۱
        درود بر شما خندانک خندانک
        محمد ساکی
        محمد ساکی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۵۳
        سلام بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنونم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2