شهيد! تو آيينهافروزِ آيينِ آزادی؛ آيينهپردازِ آيينهی شادی؛ آيينهپيرای آبگينهی آبادی و آيينهزدای آژينهی آسيابِ عشق بودی؛ كه دل به آسيانهی ايمان دادی؛ آستين بر آلودگیها افشاندی؛ و جانِ آسمانیات را، از آسيبِ هر چه آلايش و آلودگی است، عاری گردانیدی!
***
تو شتابان، از اين بيابانِ بگداختـه؛ و بـرهوتِ تافته، بگذشتی و در بـرابـرِ آن بـارگاهِ بـاشكوه، بـاد و بروت بينداختی؛ بادِ وجود، بر بـاد دادی؛ از بوتهی بلای «قـالـوا بـلی»، سـربلند بـرآمـدی و برای هميشه، بلندنظر و بلندینگر، از نردبانپايههای بلندی بالا رفتی و بر اوجِ بُرج بزرگِ آزادگی برآمدی!
***
تو پاليزبانِ پامچال بی پاييزی! تو پاليزبانِ پرشيان عشق و پرهيزی! تو خود پاليزِ بیپاييزِ پَرْسياوشانِ پاكيزگی هستی كه: هيچگاه، پوسيده؛ پژمرده؛ پژمران؛ و پژمان نخواهی گشت؛ و پيوسته، پدرام؛ پوينده؛ پويا و پرتوان، پژوهان پَرتوِ پُرسوی نور و شور و سرور خواهی ماند!
***
توصيف ترش و شيرينِ تمثال مرگت، از تيرِ زبان و تبرِ بيان برنمیآيد؛ مرگت، تَرنگ خون است و تُرنگ جنون! مرگت، تاسّف نيست؛ تهنيّت است! مرگت، تقدّسِ يک فرياد است و تاكيدی است بر تكامل ايمان!
***
تــو در جـغرافيای جادويیِ جنون، با جانفشانی، سبزترين جلگهی ايمانی! تو در جغرافيای جادويیِ جنون، با خونفشانی، جوشندهترين جوششِ جانی؛ جاری ترين جانِ روانی؛ و جوانترين جوانهی ايمان!
***
تو چابکسوارِ دشت چلچلههايی؛ كه با چيرگی، تنگ بر چارگامهی احساس بربستی و با چيرهدستی، چوگانیِ عشق را برنشستی و با چربدستی، چوگانبازِ پيروزِ محبّت گرديدی!
***
در آن هنگامه ی آتش و جنون، تو خزانهدارِ خزانه ی خون بودی... در آن هنگامه ی آتش و خون، خستهخسته، زخم های تنِ خداجويت، در جویی از خون شناور بود... در آن هنگامه ی آتش و جنون، گرمای خویِ خون می خروشید؛ خورشيد خون، از خاور جنون پرمی گشود و دشتِ خاطرت را، گـرم از پـرتـوِ پـرشـرارِ محـبّت می نمود... هنگامه ی جنـون؛ آتـش و خـون، بـود و بـود؛ تـا روحِ خوشبويت، به سرچشمهی جاویدِ خورشيد رسيد و عروجی پرشکوه را، آغاز نمود! آری؛ رخنهی رخيصِ اين خاک، تو را در خور نبود؛ خورشيدِ جانت، به خرگاه اخضرِ افلاک پركشيد؛ و تو با خـاطری آرام، در آغـوشِ گـرمِ مطلقِ خـوبرویِ ازلی غنـودی و جامِ درخشانِ جانت را، از غبارِ خستگیها زدودی!
منبع:
کتاب دل نامه ها و آفرین نامه ها، (توصیفی از شهید و ترسیمی از خط سرخ شهادت)، زهرا حکیمی بافقی، اصفهان: آشیانه ی برتر، 1394.
پ.ن1:
کتاب دل نامه ها و آفربن نامه ها، مربوط به ادبیات پایداری است که در تازه های کتاب سال 94 بنیاد شهید اصفهان، رونمایی و مورد تقدیر قرار گرفت.
پ. ن 2:
کتاب دل نامه ها و آفرین نامه ها، می تواند منبعی کمک درسی، برای آموزش آرایه های ادبی دبیرستان باشد و ضمن تدریس، مروج فرهنگ ایثار و شهادت گردد.
پ. ن 3:
جملات توصیفی کتاب دل نامه ها و آفرین نامه ها، می تواند به عنوان منبعی، در نگارش شرح حال شهیدان مورد استفاده قرار گیرد.
پ. ن 4:
معنای لغات دشوار کتاب دل نامه ها و آفرین نامه ها، به صورت لغت نامه ای الفبایی، در پایان کتاب آمده است. همچنین، اشارات قرآنی؛ تاریخی و ادبی کتاب دل نامه ها و آفرین نامه ها نیز، در صفحات پایانی کتاب درج شده است.