سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        واگویه‌های احساس (۴)

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر چند قطره تراوش احساس نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۰۰ شماره ثبت ۵۲۵۱۸
          بازدید : ۱۵۸۹   |    نظرات : ۱۸۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        به نام یگانه‌سراینده‌ی دیوانِ آفرینش!

        بیست کوتاهِ کلاسیک از کتابِ دل‌گویه‌های بانوی احساس،
        پیشکشِ حسّ زلالِ شما مِهرورزانِ بزرگوار:
        🍃🌸🍃
        ۱
        بیچاره دلم چه سادگی کرد
        عاشق شد و باز، بچگی کرد
        با این دل و حسّ بی‌قرارم
        دیگر نشود که زندگی کرد
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۲
        قلبم، به هوای تو زند شورِ نفس
        حسّم، به جز از تو، نکند میل به کس
        زیباست، نگاهی، به دلِ من که فقط
        محتاجِ نگاهِ دلِ تو، باشد و بس
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۳
        نهانِ جان، شده، قاموسِ احساس
        بخوان آن را کمی، با قلبِ حسّاس
        پسندیدی، اگر، گل‌واژه‌ای را
        از آن، شادی نما، چون دشتِ ریواس*
        *پ.ن:
        خاصیتِ ریواس، فرح‌بخشی است.
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۴
        تو و حالِ پر از، احساس مبهم
        تمامِ لحظه‌هایت، غرقِ ماتم
        عسل بانو! چه طعمی دارد این عشق
        که با دل، می‌چشی آن را، دمادم
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۵
        نبودی در دلِ شب‌های قلبم
        و پوچ و هیچ شد رویای قلبم
        ز بس لرزیده دل، حسّی، نمانده
        پر از خالی شده، دنیای قلبم
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۶
        حواست باشد ای دل! یارِ خوشرو
        گهی هم می‌شود، بسیار، بدخو
        اگر روزی شود، احساسِ تو، کم
        سرت را، زیرِ آبی می‌کند، او
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۷
        کند قلبم، زِ غم‌های گران ایست
        نمی‌پرسی که دردت، آخر از چیست
        اقلا با گُلِ احساسِ قلبم
        نکن بازی؛ دلم بازیچه‌ات نیست
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۸
        در آشوبِ دلم، شوری به پا شد
        که سهمِ سینه‌ام، موجِ بلا شد
        دگر، قصّه، نمی‌خواهم ببافم
        از احساسی، که از سینه، جدا شد
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۹
        شده، کارِ دل از، احساس، گفتن
        به مژگان، گوهری، از مِهر، سفتن
        روان شد هر زمان، باغِ روانم
        به دنبالِ گلِ از نو، شکفتن
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۰
        نمی‌خواهد، که تکراری شود دل
        اسیرِ ذلّت و، خواری شود دل
        اگر حسّی به من، دیگر نداری
        بگو؛ تا در پیِ یاری شود دل
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۱
        وفادار است، قلبِ سر به زیرم
        به جز تو، از کسی، حسّی نگیرم
        گزیدی بر دلِ من، دیگری را
        ولی بنگر که در دامت، اسیرم
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۲
        گُلم! جز تو، نمی‌خواهم سری را
        نمی‌خواهم، به جز تو، دلبری را
        نباشد، حسّ من، مانندِ زنبور
        که بعد از تو، بجوید، دیگری را
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۳
        درونِ سینه حسّی، ناب دارم
        دلی، سرگشته و، بی‌تاب دارم
        به رویای رسیدن، تا گلِ عشق
        دمادم، دیده‌ای، بی‌خواب دارم
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
            🍃🌸🍃
        ۱۴
        نبودی در دلِ شب‌های قلبم
        و پوچ و هیچ شد رویای قلبم
        ز بس لرزیده دل، حسّی نمانده
        پُر از خالی شده، دنیای قلبم
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۵
        با حسّ دلم به هر کران می‌گردم
        در بسترِ عاشقی، نهان می‌گردم
        در، آلبومی، قدیمی و، صد پاره
        دنبال جوانه‌های جان می‌گردم
        زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
        🍃🌸🍃
        ۱۶
        آتش شده دل؛ عشق، برایت، زده شعله
        خورشیدِ نگاهت، زِ صداقت، زده شعله
        احساسِ گُلِ آتشِ مهرِ تو چه گرم است
        ممنون که نگاهت، زِ رفاقت، زده شعله
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۷
        نوشتم با دلم، گُل‌واژه‌ها را
        نخواندی؛ شد دلم، درگیرِ غم‌ها
        وَ احساسِ عجیبی، در من افتاد
        که ویرانه شد از آن، دشتِ رویا
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۸
        نخواندی هرگز این دل‌واژه‌ها را
        سخن‌های پر از مهر و، وفا را
        وَ حالا، حسّ من، آشفته گشته
        نمی‌خواهم دگر، عشق و صفا را
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۱۹
        وجودم، با تو سرشار از، وفا شد
        سراسر، شور و دنیای صفا شد
        میانِ جان، شکفت از تو، گُلِ عشق
        و احساسم، به مِهرت، مبتلا شد
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        ۲۰
        وقتی که نگاهت، به دلم، عاطفه بخشید
        بی‌هیچ اجازه، شدم آشفته؛ ببخشید
        عاشق شدم و، شورش احساس، شد افزون
        رویای دلم، گشت شکوفا، چو گُلِ شید
        زهرا حکیمی بافقی
        کتاب: دل‌گویه‌های بانوی احساس
        🍃🌸🍃
        سپاسگزارم از نگاهِ مِهرانگیزتان!
        چشمه‌ی احساستان پیوسته جاری!
        درخت اندیشه‌تان هماره بارور!
        و افشرده‌ی قلمتان همواره ماندگار باد!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        لیلا باباخانی (سما الغزل )

        ،

        فاطمه باقری (سایه)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        لمیا سبتی پور

        ،

        شفق

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        بهارک

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        فرهاد مهرابی

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        حمید رفیعی راد (کوروش راد)

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        حامدلونی

        ،

        نیره ناصری

        ،

        علی کشاورز ( فریاد )

        ،

        میرعبدالله بدر

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        همایون فتاح متخلص به رند

        ،

        علی صادقی

        ،

        علی رفیعی وررنجانی پریش

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        ائلمان چمن قارا

        ،

        محمد خسروی فرد

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        پرنیان ( فانوس)

        ،

        رسول عابدپور ( بوته)

        ،

        حسین حسن پور

        ،

        ابراهیم ساجدی

        ،

        حسن لطفی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        یاسین اقبالی

        ،

        عبدالوهاب (خزان)

        ،

        روح الله رازقی

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        پژمان بدری

        ،

        بهروز دارابی

        ،

        علیرضا ناظمی ناظم

        ،

        جواد رفیعی (جواد)

        ،

        زهرا مددی(نسترن)

        ،

        رامینا رافعی

        ،

        معصومه فیروزی کریانی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6