سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نزدیکی ولی دوری

        شعری از

        نیلوفر شامی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۲۲:۵۱ شماره ثبت ۵۱۶۹۴
          بازدید : ۲۳۵۶   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نیلوفر شامی
        آخرین اشعار ناب نیلوفر شامی

        تمام شهر می دانند، نزدیکی ولی دوری
        درون قاب بر دیوار، در این خانه محصوری
        جهانم شهر سلاخی و من یک برّه ی بی جان
        تو اما مایه ی رنجی، همان ضربه ی ساطوری
        درون چای تلخ من... تمام رنج دنیایی
        درون چای من اشکی، که در حکم سیانوری
        مضر بودی ولی وقتی تو را از حد فرا بردم
        تو خوشبویی و مرگ آور، شبیه صمغ کافوری
        مرا از هم تو پاشیدی ولی زیبا شدم در تو
        خودم را در تو فهمیدم که من نور و تو منشوری
        سکانس بوسه های ما چطور از خاطرت شد پاک؟
        خودت هم خوب می دانی..، شدی یک فیلمِ سانسوری!
        تو گفتی چشم من انگور، یک انگور شیرین است
        سبب پس اشک من باشد اگر اینگونه کیفوری
        همان روزی که چشمانت مرا شلاقِ غم میزد
        دلم دانست دردت را... که مأموری و معذوری
        شبیه آب یک رودی و من یک برکه ی ساده
        نشد راکد شوی در من، که رفتن را تو مجبوری
        برو اما مراقب باش، هر رفتی رسیدن نیست
        که قله دور و ناپیداست... تو، دربندِ ماهوری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴
        تمام شهر می دانند، نزدیکی ولی دوری
        درون قاب بر دیوار، در این خانه محصوری
        جهانم شهر سلاخی و من یک برّه ی بی جان
        تو اما مایه ی رنجی، همان ضربه ی ساطوری
        درون چای تلخ من... تمام رنج دنیایی
        درون چای من اشکی، که در حکم سیانوری
        مضر بودی ولی وقتی تو را از حد فرا بردم
        تو خوشبویی و مرگ آور، شبیه صمغ کافوری
        مرا از هم تو پاشیدی ولی زیبا شدم در تو
        خودم را در تو فهمیدم که من نور و تو منشوری
        سکانس بوسه های ما چطور از خاطرت شد پاک؟
        خودت هم خوب می دانی..، شدی یک فیلمِ سانسوری!
        تو گفتی چشم من انگور، یک انگور شیرین است
        سبب پس اشک من باشد اگر اینگونه کیفوری
        همان روزی که چشمانت مرا شلاقِ غم میزد
        دلم دانست دردت را... که مأموری و معذوری
        شبیه آب یک رودی و من یک برکه ی ساده
        نشد راکد شوی در من، که رفتن را تو مجبوری
        برو اما مراقب باش، هر رفتی رسیدن نیست
        که قله دور و ناپیداست... تو، دربندِ ماهوری

        شعری از نیلوفر شامی

        سلام خندانک عالی بود با افتخار تو کانال رسمی سایت قرار دادیم خندانک خندانک خندانک خندانک

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود
        زیبا قلم زدید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        علی رفیعی وردنجانی
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۳:۳۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا درود بر تو
        حسام الدین مهرابی
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۲۰
        درود خواهر گرامی
        زیبا و ناب سرودید
        احسنت بر شما...
        یاسر اسمعیلی(بیشتر)
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵
        عالی بود واقعا
        سکانس بوسه های ما چطور از خاطرت شد پاک؟
        خودت هم خوب می دانی..، شدی یک فیلمِ سانسوری! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاسر اسمعیلی(بیشتر)
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۱۳
        همان روزی که چشمانت مرا شلاقِ غم میزد
        دلم دانست دردت را... که مأموری و معذوری

        عالی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۲۸
        آفرین خندانک
        محمد ساکی
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد خسروی فرد
        شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ۲۰:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        يکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۳۲
        سلام بانوی شاعر هنرمندم
        بسبار زیبا هزاران احسنت ..... خندانک
        خندانک
        خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ ۲۱:۳۷
        درود نیلوفر نازنیم خندانک
        بسیاررررر زیبا خندانک
        لذت بردم خندانک

        درون چای من اشکی، که در حکم سیانوری خندانک
        مضر بودی ولی وقتی تو را از حد فرا بردم خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسین شفیعی بيدگلی
        چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۲:۰۵
        درودها...............................


        بسیار زیبا....................................
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۴۵
        خندانک خندانک خندانک قشنگ بود بانو
        نرگس فتحی زاده(موژان)
        پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۲۳
        زیبا خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6