يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مجید شاکری حسین آباد
آخرین اشعار ناب مجید شاکری حسین آباد
|
ز شوق جمالش روم تا خدا
بُود بر دلم نامی از مصطفی
چو دریایی از علمُ عدل آوری
درخشد به عالم بُود گوهری
جمالش نکو باطنش همچو آب
به سیرت نکو بهتر از دُر ناب
وجودش ببین گوهری در حجاز
طوافش بُود مشکلت چاره ساز
به وقت نداری و بی یاوری
محمد بُود چاره ی آخری
که او خاتمی بر همه انبیاست
چراغ دلِ صوفیه بی ریاست
چو ختم رسولان بود در سرم
امید شفاعت به دل پرورم
علی را محمد روایت نمود
به تخت امیری هدایت نمود
شه مرد و زن حامیه شیعیان
که شاگردیش بر محمد عیان
دریغا دل جاهلانی خرفت
ره حاکمیت ز مولا گرفت
ز توصیف احمد قلم عاجز است
دگر من نگویم که خود بارز است
چو عقلت کند بر سرت داوری
به جز او نجویی ره دیگری
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.