سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        کالبد شکافی یک جریانِ نیمه جان !

        شعری از

        محمود خرمی فرد

        از دفتر حکایات مدیر و کارمندی نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۷ شماره ثبت ۵۱۰۳۲
          بازدید : ۱۵۷۵   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        سپرده بودن که شکایت نکن
        هرچی رو که دیدی حکایت نکن
        خرده نگیر بیخود قضاوت نکن
        به شیش و هشت ما حسادت نکن
         
        «شتر دیدی ؛ ندیدی» یادت باشه
        سوال نکردن توی ذاتـِت باشه
        سرت باید فقط به کارت باشه
        فضولی کردن ننگ و عارت باشه
         
        ما هِی بهت میگیم توهِی میدی گیر
        با غول فـَـشـَـنا نشو خیلی درگیر
        چیکار داری چقدرگرفته مدیر
        ازروی میزبهش دادن یا از زیر
         
        حق نداری سر بندازی توکارش
        چیکار داری چیه توکوله بارش
        دل فلک سوخته به حال زارش
        یه لقمه نونُ  کردی زهر مارش
         
        به توچه ! که فیشا نجومی بوده
        کِی و کجا بوده کدومی بوده
        گیرم خصوصی یا عمومی بوده
        حقوق یک شاگرد حمومی بوده
         
        برای چی اینهمه داری اصرار
        از طرف ما همگی شد انکار
        همش میخوای سردربیاری ازکار
        پاهاتو ازکفش ما بیرون بیار
         
        ما توی این خماری مونده بودیم
        ازکجا این ضربه رو خورده بودیم
        یه مار تو آستین پَروَرونده بودیم
        کاش یه جوری دستِـتو خونده بودیم
         
        کاتب شدی ! نامه نوشتی از ما
        خیال میکردی ما میوفتیم از پا
        دست ما کی رفته  به جیب شما
        کِی ناخُـنـک زدیم به سیب شما
         
        پاچه میخوردی میشدی یارما
        دستمال نداشتی شدی سربارما
        چون و چرا میاری تو کارما
        موش میدووُنی توی انبارما
         
        بسه دیگه کسی رو رسوا نکن
        اشاره تُ به سمت ماها نکن
        هشداردادیم ازاین غلطا نکن
        امروزِتُ  فدای فردا نکن
         
         تو نمیخواد بگی که چی بهتره
        کارتو از رشوه بگیر بدتره
        مختلس از تو خیلی محبوبتره
        حساب کنی گناهش هم کمتره
         
        جلوی پیشرفتِتُ سد می کنیم
        وبلاگتُ گاهی رَصد می کنیم
        ادعای تازه تُ رد میکنیم
        می پیچونیم لای نمد میکنیم
         
        ازاین طریق طَرفی اگه نبستیم
        به فکر گوشمالی دیگه هستیم
        ما به خیالت چشم و گوشُ بستیم !؟
        بی دست و پا پشت میزا نشستیم !
         
        شأن ما ازشأن توافزون تره
        مرتبه ی تو خیـــلی پایین تره
        خون ما از خون تو رنگین تره
        بزن به چاک،اینجوری سنگین تره
         
        کاری نکن بفرستیمت راه دور
        راهیت کنیم به جاده ی بی عبور
        با زبون خوش نشه با حرف زور
        توراه سَـقَـط شی، بری تا ته گور
         
        یه وقت دیدی رفتی به بندر جاسک
        یا چه میدونم ! به جَـکیگورِ راسک *
        اینور آب جواب نداد ، فنرناک *
        پَرتِت کنیم توی ایالت باسک
         
        هرچی که زور زدی نداشته تاثیر
        یک سرسوزن، شدی دست وپا گیر
        عمرتُ میدی به هدر، میشی پیر
        لقمه های بزرگ میشن گلوگیر
         
        کفشی که اندازه ت نبود پا نکن
        نمی خوره به پات به زور جا نکن
        پاپوش درست کردیم تمنا نکن
        چشماتُ درویش کن و افشا نکن
         
        سر و تهِ  زندگیاتون از وام
        خیال رفتن براتون شده خام
        خوب میدونید که افتادید توی دام
        مثل یه بره همه تون شدین رام
         
        خانه و ملکتون تا در رهن ماست
        خلاصیتون فقط بدست خداست
        رندی ما از سادگی شماست
        گرگی ما از برّه گی شماست
         
         
         
          * جَـکیگورِ راسک :  منطقه ای درسیستان وبلوچستان
        * فنرناک :  اصطلاح جدید   
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۱۱
        درود جالب و زیباست
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4