سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بار مفت کشیدن ( اول)

        شعری از

        عباس زارع میرک آبادی

        از دفتر حدیث حکمت نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹ شماره ثبت ۴۹۵۴۵
          بازدید : ۴۴۷   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عباس زارع میرک آبادی

        بار  مفت کشیدن ( اول)
        این شنیدم قصه ایی از شهر  شام 
                     پیرمردی   را    خری    بودش   تمام
        بار خر می کرد صد من  کاه   و جو 
                     رنج  خر   هرگز  نکرد   او    جستجو
        قوت خردادش سه  مشت از بار او  
                     تا   که  پُر    گردد  همه    انبار     او
        از قضا قوتش دو مشت و نیم داد 
                     قوت   کم  را    بر  خرک  تعلیم   داد
        هفته ایی را چون خرک آن باربرد 
                      صاحب   خر   تجربه  در   کار    برد
        مشت دیگر قوت خر را کاست او 
                     منفعت از این عمل می خواست او
        بار خر افزون    نمود  و   کار  خر  
                      هیچ  نادیدش  به سر   پیکار  خر
        د ر حسابش  سود ها آمد از این 
                      قوت کم ، سودی گران زاید چنین 
        عاقبت  بی قوت،  خر  را بار کرد  
                     بار  خر   افزود  و  این  در  کار  کرد
        آن  خر  بیچاره  چندی  بار  برد 
                     از   مصیبتها    و    از    تیمار   مرد
        صاحب  خر  آمد و خر مرده دید  
                     جامه ی   تن  از  غم خر می درید
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۸
        دروداستادبزرگوار...پندهای حکیمانه در قالب اشعارتان بیادماندنی ست خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۵۴
        درود استاد عزیز
        بسیار جالب و زیباست
        بهره بردم گرامی
        شاد باشید خندانک خندانک خندانک
        میترا بحرینی حسنی ،  میم فخرا
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۴
        درود بر شما. آفرین 👌❤️❤️❤️ 👏👏👏👏👏👏
        عظیمه ایرانپور
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۲
        درود بر شما
        آموختم
        سپاس خندانک خندانک
        هوشنگ زاهدی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹
        درود بر جناب زارع میرک آبادی
        سروده ای زیبا بود
        سلامت و برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک - قشنگ بود استادو لی اگه یکم این ورزی ترباشد جالب تراست
        مثنوی را چون به اینجا ختم شد
        چشم ها از درد و غم ها زخم شد خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۲
        درود بر شما
        بهره بردم بزرگوار خندانک خندانک
        مجید اسکندری
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۸
        سلام.استادم.بسیار داستان آموزنده ای بود.استفاده کردیم.بسیار عالیست.قلمتان تواناتر باد. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۵۹
        درود بر استاد بزرگوار

        شعر آموزنده و زیبایی بود

        قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۵۸
        درود برشما جناب حکیم
        باز هم یک مثنوی ممتداز شما
        آفرینتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۰۶
        با سلام استاد بسیار زیبا
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۲۶
        درود بزرگوار
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۴۹
        درودها جناب زارع عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۸
        خندانک

        تا نیایی راحت جان در برم
        ترک می کی می کند دل با غمت
        (ع.و)

        سلام و عرض ادب

        سروده ای بسیار زیبا از محضرتان خواندم

        درود بر شما بزرگوار

        خندانک همیشه باشید و بسرایید خندانک
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۱۲
        درود فراوان به استاد عزیزم جناب آقای زارع

        بسیار شیرین وپند آموز نتیجه طمع کاری
        دست حق نگهدار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۰۸
        جناب آقای میرک آبادی عزیز، سلام علیکم.
        ..................................................................
        همیشه عرض کرده ام خدمتتان.......مثنوی های شما....بسیار زیبا...ودلنشینند...وبارِ معنوی سرشاری دارند.......دستمریزاد بزرگوار...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۴۴
        درود بزرگوار خندانک
        شهره کبودوندپور
        سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳
        درود بر شما استاد
        محظوظ شدم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عبدالحسین آزادمنش(ع   آزاد)
        سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۲۳
        پندی حکیمانه خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2