سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        چه شد

        شعری از

        نیما آسمند

        از دفتر فریاد سکوت نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۱۷ شماره ثبت ۴۹۵۳۵
          بازدید : ۱۰۲۲   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نیما آسمند

        به نام او که اوست
        من چه فکردم چه شد
        فکر ماندن داشتم اما چه شد
        من سبو بشکستمو جام تو را لب می زدم
        تن به چشمان تو بستم بی وفا اما چه شد
        هر نفس آغوش لختم خانه فردوس نامیدی عزیز
        من که جان در بستر عریانگی دادم چه شد
        تو گمان کردی اگر مکاره ای باشی به مقصد میرسی؟
        چشم بستم به مکرت نازنین اما چه شد
        چون که رفتی درخیال فاتح میدان شدی؟
        در خیال باطلت من عاشقت گشتم چه شد
        رفته ای این باعثت شد نزد من رسوا شوی
        گر چه شاید من شدم رسوا, ولی ما را چه شد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴
        درود گرامی
        بسیار جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود
        عااااااااااااااالی بود
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        به سروده ( جغجغه ) دعوتید خندانک خندانک خندانک خندانک
        نظراتتون برام راه گشاست
        ممنونم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیما آسمند
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۱
        سپاس
        باعث افتخاره
        جواد مهدی پور
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۰
        درود بر شماااا خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۹
        خندانک خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۳۱
        درود بر شما احساستان بی همتاست
        هیچ آدابی و ترتیبی مجو/هرچه میخواهد دل تنگت بگو
        به عقیده ی این حقیر اکنون دیگر وزن در شعر آن جایگاه سابق را ندارد نیما چه زیبا میگوید که شعر باید در بند شاعر باشد نه شاعر در بند شعر.پایدار باشید خندانک
        حلیم نژند
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۲۷
        عالی موفق باشید
        ابومجتبی دامغانی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۳۳
        سپاس شاعر جوان بسیارزیباسرودی خندانک خندانک خندانک
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۲
        سلامـ و درود...
        فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن در شعر شما در بیشتر قسمت ها موج میزنه بزرگوار...
        سعی کنید تمام ابیات در همان قالب و عروض باشد...
        تمام مصرع ها را را ریتمیک و بلند برای خود تکرار کنید ...بعضی جاها متوجه میشوید ان اهنگی که در مصرع قبلی بوده وجود ندارد و روان خوانده نمیشود اینجا همانجاییست که وزن میلنگد...پس دقت کنید بزرگوار...
        مثلا شعر فردوسی حماسی است ...انگار با گرز و کوپال به سراغ مخاطب می اید...
        توانا بود هر که دانا بود...
        فعولن فعولن فعولن فعل...انگار لشکری هستند و اماده به جنگ...
        در تمام مصرع ها همین اهنگ را دارد...
        پس هر وزنی یکـ ریتم ـخاص دارد مثلا خیامـ پر از شور و سرخوشی و شاد است وزن اشعارش...
        موفق و موید باشید...
        باقی بقایتان..
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2