چهارشنبه ۲۸ آذر
غزل مشترک شعری از مینا محمودی
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۰ ۱۰:۰۱ شماره ثبت ۴۹۴۱
بازدید : ۹۷۳ | نظرات : -۱۴
|
آخرین اشعار ناب مینا محمودی
|
ناگهان ديدم جواني رخت خود را بسته است شور دوران هاي خوش از جان و قلبم رسته است گر چه دوران جواني هم برايم تلخ بود من ولي از نا مرادي جسم و جانم خسته است همچو مومي در كف اين چرخ ظالم بوده ام كاش مي دانستم او چون زورق بشكسته است جان من در گير امواج بلاها واي من حال جز درهاي غم هر در به رويم بسته است رهگذر بودم در اين بن بست بي حاصل دريغ . گشتم از مستي برون ديدم كه عمرم جسته است مرغ بوتیمارهستم غم شده مهمان من آه سرد واشک من روی سیاهم شسته است .. .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.