دوشنبه ۳ دی
مسافر خیال شعری از مریم باهنر
از دفتر قلمرو سرگردانی نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۵ ۱۷:۵۹ شماره ثبت ۴۸۵۴۷
بازدید : ۹۰۰ | نظرات : ۲۵
|
آخرین اشعار ناب مریم باهنر
|
سفری کن به خیالت
بگذر از قانونِ ذهنِ بی نهایتْ آدم!
که چه خوب است تبعیّت
از فقط یک قانون،
یک حاکم!
و چه بهتر که اگر حاکم تو "دل" باشد!!
سفری کن به درونت،جایی؛
که نباشد آرزو و رؤیا
به مساویِ محال!
اگر از یاد کسی،نیمه شبی،
لرزه به اعماق وجودت بنشست؛
اگر از شوق نگاهش،
نفس و لحظه و ساعت،
تا خود صبح شمردی؛
به یقین شرم و خجالت
ننشیند به همان دل
که در آن عشق نشسته!
پس به سوزنده ترین حالت ممکن
تو به تصویر بکش حس درونت_شاعرانه_!
که درآن شهر اگر نام برند یک عاشق
آن تو باشی قاطعانه!
نکند نیمه راهت
بجز از آه دل تنگ بترسی
نکند دیده ی معشوق پسندت
بفروشی به نگاهی عاقلانه
که ندارد به گمانم
وصف و نامی جز جهالت
سفری کن
سفری کن به خیالت...
سفری کن؛به سلامت!
********************
مریم باهنر ۱۵/۴/۱۳۹۵
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بگذر از قانونِ ذهنِ بی نهایتْ آدم!
که چه خوب است تبعیّت
از فقط یک قانون،
یک حاکم!
و چه بهتر که اگر حاکم تو "دل" باشد!!
درود بانوی عزیزم
بسیارزیبا بود