يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
|
مست از می معشوقم خَمّار به میخانه
غرق عطش و شورم مشهور چو پروانه
چون قاصدکی رقصان در باد بیاویزم
میچرخم و میچرخم مستانهی مستانه
شاهانه زدم آتش بر تخت سلیمانی
مدهوش گلستانم افتاده به ویرانه
در گُلشن سرمستان شبها غزل افشانم
از یاسمن و نسرین جویم ره ریحانه
سوسن به زبان آمد با عشوه و غمّازی
رویش به سخن با من با طعنهی رندانه
ریحانه شبانگاهان دیدم به لب بلبل
میداد همی بوسه آن بوسهی جانانه
گویا که ندارد او دیگر سر دلداری
دارد غم معشوقی دیگر به دلش خانه
در مجلس عیّاران گفتم سخنی نیکو
آن پیر خردمند و آن عابد فرزانه
شایسته نباشد دل بر چرخ فلک بستن
جانا چه رسد دل بر آن عارض دردانه
با غصّه در آمیزم از ناله بپرهیزم
چون شمع فروزانم مهجور و خموشانه
حالات چو بشمردم پیک غزل «ایمان»
میریزد و مست از آن هر عاقل و دیوانه
مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
میچرخم و میچرخم مستانهی مستانه