يکشنبه ۲ دی
سحر آمد شب قدرم سحر شد شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ تير ۱۳۹۵ ۱۶:۳۷ شماره ثبت ۴۸۳۰۶
بازدید : ۱۰۱۲ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
سحر آمد سحر را پر صفا کرد
سحر دامان ظلمت را رها کرد
/
سحر آمد شب قدرم سحر شد
سحر دلتنگی از شامم جدا کرد
/
سحر آمد بساط تیرگی رفت
سحر آمد گل مهتاب وا کرد
/
سحر آمد ، سحر با ماه آمد
دلم با روی ماهش آشنا کرد
/
سحر آمد شمیم شعر پاشید
غزلها را پر از عطر صبا کرد
/
سحر با نسترن های کلامش
رواج عشق را بی ادعا کرد
/
سحر،آشوب در شهر دلم گشت
به شهر آشوبی اش دل اقتدا کرد
/
سحر آمد شمیم پُر حجابش
شب قدرم پر از عطر خدا کرد
/
سحر آمد و قدر آشنایش
دلم با لیلَهً القًدر آشنا کرد
/
سحر آمد و مهتاب نگاهش
طلوع عشق را بی انتها کرد
/
به سر فصل شروع عشق دلجو
سحر آمد و ختم ماجرا کرد
حسین دلجووو
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود استاد
مثل همیشه زیبا بود