سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        اشک چشم

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۰۶ شماره ثبت ۴۷۴۴۵
          بازدید : ۵۹۹   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        اشک چشم
        خواهم به اشک چشم ببینم جمال تو
        تاکی در انتظار ؛ طلوعی هلال تو
         
        یک دم نظر بکن تو بما تاکه جان دهم
        جانم فدا اگر که ببینم وصال تو
         
        با یک نگاه گر بکنی غم زدل ؛ بری
        دل آرزو کند که ببیند جلال تو
         
        هر گز نشد جمال تورا یک نظر کنم
        زیرا وجود هیج ندارد مثال تو
         
        در هرکجا جمال نمایان تو میکنی
        زیرا تمام جا همه باشد مَحال تو
         
        در دل مرا هزار خیال است زعشق تو
        هردم مدد بکن که بماند خیال تو
         
        عشقت مرا دچار شده تا کجا برد ؟
        صد وای بر کسی که ندارد سگال تو
         
        هر دم که گوش متوجه شود صدا
        باشد صدای بانگ اذان از بلال تو
         
        دعوت همی کنی که بیایم بخانه ات
        هر جا قدم نهم همه جا هست مال تو
         
        (گمنام) تشنه هست نشسته در انتظار
        هردم در آرزو که بنوشد زلال تو
        سه شنبه یازدهم خرداد نود پنج .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۳۰
        باشد صدای بانگ اذان از بلال تو...........برقرارباشید استاد خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودددددد
        بسیارزیبا بود استادبزرگوارم خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۳۹
        درود گرامی
        مناجاتی بسیار زیبا و عارفانه خندانک خندانک خندانک
        مهدی حریفی
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما...مؤید باشید
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۳۵
        دعوت همی کنی که بیایم بخانه ات
        هر جا قدم نهم همه جا هست مال تو
        نگاه اینگونه که همه جهان را او ببینی و همه جا را برای او ...هم عاشقانه و هم عارفانه است و این نگاه و احساس را در قلم و حضور دوست و استاد عزیزم جناب رسیدی می توان دید ...
        بی نهایت عالی بود و دلنشین و ماندگار... بهره بردم و آموختم هم... درود بر شما خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۶
        سلام ودرود بسیار زیبا استاد خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۸
        با سلام استاد بسیار عالی
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۲۱
        درودبزرگوار . بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۶

        درود بر شما

        و بر کلام و احساس شما ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4