عبادت!

دروداستاد البته که تا زمانی عادت است این عبادت ها و نمونه ای که شما اشاره فرمودین ....اما بگمانم با رشد عقلی وروح وجسم می جوییم دلیل وریشه این بایدها را از منابع گوناگون ...که ما چنین کردیم وامروز هم فرزندانمان ورسیدیم به آنچه که باید ...وجست وجو می کنند هنوزم جوانان ما در این همه گستردگی از فلسفه ومنطق و معارف و...واگر اعتیاد بشود دیگر جای چرایی نیست که شیرین وپاکست این عبادت....واگر کسی هم چشم بسته ادامه داد این راه را که خود داند و جهان بینی خود....عذر خواهم از زیاده گویی...ممنون برای این سروده زیبا

از ملزومات اعتقاد کنکاش است و رسیدن شخص به شخصه به کنه دستور
این امر سالهاست در ما مرده و دو دلی ها و پس زدن ها را شامل شده
چقدر زیبا سرودیم استادم
جواب پرستان از تعدد مال مردم خواران واضح است
علی باید ببیند
در محرابی که او شهید شد
حال شهادت دروغ میدهند . بین دو نماز

............. .....................
ای شما رجال پاک مسجدی
قوم و خویش جبرئیل و قهر با بدی
واقعا کدامتان نمازتان
به حسب اعتیاد نیست؟!


ایمان سه مولفه دارد: شناختی ، عاطفی و رفتاری .این سه مثل مثلثی عمل می کنند که هر ضلعش را بردارید ناقص می شود. رفتاری که بدون شناخت یا علاقه و شور و شوق باشد یا ادامه پیدا نمی کند یا بصورت عادت در می آید و می شود همان مثلثی که یک یا دو ضلعش را برداشته اند.
بزرگی می گفت بهترین راه حضور قلب در نماز ، تمرکز و مراقبه است ...

سپاااس استاد عزیز و فاضلم برای انتشار این اثر فاخر
............. ......................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

روزی لئو تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد!

زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد!

بعد از مدتی که خوب فحش داد،
تولستوی کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد، و در پایان گفت: من لئو تولستوی هستم!

زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟!

تولستوی در جواب گفت: شما داشتید با توهین هایتان خودتان را معرفی میکردید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود و بعد خودم را معرفی کنم!!!

سلام استاد اندیشمند
هردم ازین باغ بری میرسد
دقیقین وصف حال منست کلام تو
اندیشناکم وحشتناک از هرنوع عادتی
دست بوسم استاد گرامی

درودهااستاد معزز

عالی بود استاد

نقاشی شما بسیار دیدنیست ،خداوند حافظ شما باشد

درود حضرت استاد دلم جناب خوش عمل عزیز
مهمان تراوش ناب قلم و الوند اندیشه ی دلنوازتان بودم
شادیتان مستمر وسرشک دلنشین و آموزنده ی قلمتان , جاویدان

جز اطاعت عملی بر در شاهی خوش نیست
جز حقیقت به لب شخص گواهی خوش نیست

خوش عمل باش که در عرصه میقات خدای
جز عمل هیچ به درگاه الهی خوش نیست



تا که در چشم شما خفته چنین راز غزل
بایدم هی بکـشم ناز تو و ناز غــزل

رازها داشت غزل های دو چشمت ،اما
تا کجا کشف شود در غزلی ،راز غزل...

با تو دل در شب معراج ،پریدن آموخت
ای خوشا با تو گشودن پر پرواز غزل

ما کجا سفسطه چشم قشنگ تو کجا ؟
میبری کودک ما را به دس انداز ، غزل...

تا غزالم همه ساقی غزل هاست ،بگو
خوش بحال غزل و آخر و آغاز ، غزل

ما کجا عایدی بوسه به چشم تو کجا..
بس که صد معجزه دارید به ایجاز غزل

جان «دلجو» تو به ناز غزل یار برقص
تا «غزال»تو گرفته ست به کف ساز غزل

حسین دلجووو

درود بر شما

سلام و درود بسیار زیبا بود

من از این عبادتِ به عادتِ همیشه خسته ام ...

درودها جناب کاشانی گرامی
پر مغز و غنی، شیوا
آموختم و بهره ها بردم

درود برشما
بسیار عالییییی و پند آموز

پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست
حرم و دير يكي، سبحه و پيمانه يكيست

اينهمه جنگ و جدل حاصل كوته‌نظري است
گر نظر پاك كني كعبه و بتخانه يكيست

عماد خراسانی