سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        چشم های خسته اش ،پوشید و رفت

        شعری از

        حسین دلجویی

        از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۳۷ شماره ثبت ۴۶۶۷۶
          بازدید : ۵۵۹   |    نظرات : ۴۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین دلجویی


        در شب بارانـیم  بارید  و رفت
        پود غم با تار دل تابید و رفت

        چون مسافر در طلوعی سـر زد و
        در غروبی بار خود پیچید و رفت

        گوییا در گوشه ی چشمان ما
        قطره های اشک گرمی دید و رفت

        عاشقانه ،راه و چاه ، زندگی ...
        بهر فرزندان خود سنجید و رفت  

        چشمها گویی که سکر عشق داشت
        چون شرابی بیش و کم جوشید و رفت

        آخرین پیمانه های وصل  را ...
        در شب تنهایی اش نوشید و رفت

        اشک ها چون بذر های درد و غم
        روی دشت سینه ها پاشید و رفت

        از تمام خوب و بد های جهان ...
        چشمهای خسته اش پوشید و رفت

        تا بگوید گریه کردن خوب نیست
        در نگاه آخرش ، خندید و رفت  

        حسین دلجووو
        به مادرم...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۰۵
        استاد بزرگوارم خداوند مادر شمارا با صالحین و بی بی دوعالم فاطمه زهرا ع محشور گرداند اجرتان با صالحین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۲۸
        در شب بارانـیم بارید و رفت

        پود غم با تار دل تابید و رفت............دروداستاد...خدا حفظتان کند خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲
        آخرین پیمانه های وصل را ...

        در شب تنهایی اش نوشید و رفت



        اشک ها چون بذر های درد و غم

        روی دشت سینه ها پاشید و رفت

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        عاشقانه ای تلخ
        اما بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۵۲
        درود بزرگوار
        غزلی بسیار زیبا و شورانگیز
        در وصف مادر
        روحش شاد خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۱۹
        سلام و درود بر استاد دلجو صبحتان بخیر و شادی
        نوشیدم از شراب معرفت و معطر شدم از گل گلستان
        ادب شما زنده و خرم و بر قرار باشی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۵۷
        با سلام استاد بسیار عالی موفق باشی
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۰۴
        تا بگوید گریه کردن خوب نیست

        در نگاه آخرش ، خندید و رفت
        .......
        سلام
        این بیت اخرتان را فقط خدا میداند که چگونه انجام داده است
        بسیار بسیار ممنون و اینکه امیدوارم رحمت و لطف الهی شامل حالشان باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۵۹
        سلام استاد بسیار زیبا وغمگین
        زنده باشید
        جواد مهدی پور
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۳۱
        سلام جناب دلجویی گرانقدر خندانک
        زیبا و دلنشین سرودید

        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        امیری کرمانشاهی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۵۳
        خندانک خندانک
        با دیدن بیت اول فهمیدم این شعر برای عزیز سفر کرده ای سروده شده
        روحش قرین شادی های ان جهانی باد.
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹
        درود بر استاد
        خندانک خندانک
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۵
        تا ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ
        ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺁﺧﺮﺵ ، ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
        ﺳﻼﻡ
        ﺍﻱ ﺟﺎن ،ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﺍﺣﺴﺎﺱ ،ﻭﻗﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ،ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ
        ﺳﺮﻭﺩﻩ ﻱ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺒﺎ ﺭﺍﺟﺐ ﻣﺎﺩﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩ
        ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺍﺣﺴﻨﺖ
        ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﺷﺪﻡ ،ﺧﻴﻠﻲ ﻏﻤﮕﻴﻦ
        ﺍﻱ،ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻦ
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۳۹
        درودتان باد
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۵۱
        .................. خندانک خندانک خندانک .........................
        مثل همیشه زیباااا و دلنوااااز خندانک خندانک خندانک
        دست مریزاااد استاد خوبم خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ....................................
        تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

        داستان جالب (نشان شخصیت)
        مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!
        پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»
        پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌
        سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
        هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
        مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌برای چه می خندی؟
        نابینا پاسخ داد:اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود.
        مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
        مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
        نابینا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. او باید با سختی و مشکلات فراوان زندگی کرده باشد!»
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3