سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        بریزم و دو سه تا استکان بهم بزنم

        شعری از

        حسین دلجویی

        از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۱۳ شماره ثبت ۴۶۴۶۳
          بازدید : ۳۹۱   |    نظرات : ۴۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین دلجویی

        چقدر حس قشنگیست در کنار خودم
        خودم برای دل خود ،به اعتبار خودم
        /
        متین و ساده و راحت نشسته،بشمارم
        کنار دست خودم ، درد بیشمار خودم
        /
        چقدر حس قشنگیست عاشق و آرام
        کمی غـزل بسرایم  به یادگار خودم
        /
        بریزم و دو سه تا استکان به هم بزنم
        بنوش نوش سلامت ،به افتخار خودم
        /
        بعشق ناز دو چشمی که اختیارم برد
        دو پیک باده اضافه ، به اختیار خودم
        /
        شبیه عکس لب پنجره شدم که زمان
        نشانده ست غبارم  به روزگار خودم
        /
        دریغ و درد که چشمی براه شاعر نیست
        فدای چــشم و دل غرق انتظار خودم
        /
        به غیر شعرخودم هیچ کس شفیقم نیست
        خودم برای خودم با خودم کنار خودم *

        حسین دلجووو
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴
        چقدر حس قشنگیست در کنار خودم

        خودم برای دل خود ،به اعتبار خودم

        / خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        متین و ساده و راحت نشسته،بشمارم

        کنار دست خودم ، درد بیشمار خودم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شبیه عکس لب پنجره شدم که زمان

        نشانده ست غبارم به روزگار خودم

        /

        دریغ و درد که چشمی براه شاعر نیست

        فدای چــشم و دل غرق انتظار خودم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        این قدرزیبا قلم زدیدکه انتخاب بیت برام سخت بود
        واقعن زیباست
        هربیتش خودش یه غزل نابه
        دست مریزاد لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        به غیر شعرخودم هیچ کس شفیقم نیست

        خودم برای خودم با خودم کنار خودم *
        این که دیگه عالی بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۴۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیباست
        تصور میکنم دومین باری است که از خوانش این سروده زیبا شما لذت می برم خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۵۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود ها بر شما استاد
        چقدر حس قشنگیست
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۵۹
        با سلام استاد بسیار عالی موفق باشی
        عباس زارع میرک آبادی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۰۱
        درود و سلام بر شاعر عزیز
        زیبا ، آهنگین و عاشقانه سروده اید
        حظ بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۲۱
        خیلی خوب و زیبا
        افرین ها
        خندانک خندانک خندانک
        اسفندیار گلزار
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۲۳
        با سلام خیلی خوب و زیبا
        علیرضا کاشی پور محمدی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۴۷
        دست مریزاد بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۳۶
        ................ خندانک خندانک خندانک .......................

        چقدر حس قشنگیست عاشق و آرام
        کمی غـزل بسرایم به یادگار خودم
        خندانک
        خندانک
        مرحباااااا استاد دلجوی عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیاااار زیباااااااا... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ................ خندانک خندانک خندانک .......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        بزرگی می گفت: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.
        اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد.
        او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
        دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی.
        گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
        سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟
        کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت : تو که شیخ شهری بگو که این
        روشنایی کجا رفت؟
        چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد.
        گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.
        گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو
        چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری!؟

        یادمان باشد...
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۴
        به غیر شعرخودم هیچ کس رفیقم نیست

        خودم برای خودم با خودم کنار خودم *....

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۱۴
        سلام استاد عزیز بسیار و زیبا ودلنشین
        استاد گرانقدر مارا هم به حضور بپذیرید
        بنده ی حقیر را به شاگردی
        سپاس
        سربلند باشید
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵
        درود ها بر شما استاد

        خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۳۸
        سلام
        منم لذت بردم با خوندن خودم
        درودهااااااااااااااااااا
        لذت بردم
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۲۹
        با عرض سلام استاد عزیز

        لذت بردم از شعر زیبای شما

        مرحبا



        تقدیم به شعر زیبای شما:
        غریبانه در کوچه های خودم


        قدم میزنم با عصای خودم


        رها میشوم مثل پروانه ای...


        که پَر میزنم در هوای خودم


        به صدها نفر تکیه کردم،یکی...


        نشد مثل کوه دنای خودم


        غریبی و تنهایی و بی کسی...


        خودم مانده ام با خدای خودم


        نیازی ندارم به لطف کسی...


        زمانی که دارم هوای خودم


        خودم مینِشینم کنار خودم


        بغل میکنم شانه های خودم


        چنان تکیه گاه خودم میشوم...


        که ثابت کنم ادعای خودم


        مسِ بی عیارم طلا میشود...


        بیابم اگر کیمیای خودم


        به هر نقطه از آسمان میرسم...


        بکارم اگر لوبیای خودم


        خودم با خودم با...دوباره خودم


        فدای کسی نه!...فدای خودم


        خودم پا به پای خودم پیر شد


        بنازم به عهد و وفای خودم


        رفیقی چنین پاک و بی ادعا...


        نباید بیفتم به پای خودم؟!!


        به پایم نشست و کنارم شکست


        الهی بمیرم برای خودم!


        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        منصور شاهنگیان
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۳۲

        آری ، دقیقا یک از یک زیبا تر و خواندنی تر ...

        احسنت و درود بر شما ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        احد پور فرج اله روحانی
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۰۰
        درود ها بر استاد دلجوی عزیز

        من از دیار غریبان خفته در خاکم
        کجاست همسفری تا روم دیار خودم
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۴۲
        استاد ارجمند جناب دلجوو
        سلامتان باد
        چقدر عالی همچون همیشه
        مفتخرم از حضور در محفل اندیشۀ نابتان خندانک
        عزیز من با حضور در صفحۀ توشیح غزلی سرافرازمان فرمایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۵۷
        سلام و درود جناب دلجویی استاد بزرگوارم خندانک
        بعشق ناز دو چشمی که اختیارم برد

        دو پیک باده اضافه ، به اختیار خودم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        چه می توان گفت در این بزم غزلگساری که دل می برد بی محابا ! خندانک خندانک خندانک
        مفتون جادوی قلم سحرآمیزتان شدم این همه زیبایی ستودنی ست خندانک خندانک خندانک
        زیبا به دلم نشست خندانک خندانک خندانک
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★
        الهی فرمودی که در دنیا بدان چشم که در توانگران می نگرید ، بدرویشان و مسکینان نگرید .
        الهی تو کریمی را والاتری که در آخرت بدان چشم که در مطیعان نگری در عاصیان نگری.
        ♥خواجه عبداللّه انصاری♥
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۱۸
        شبیه عکس لب پنجره شدم که زمان
        نشانده ست غبارم به روزگار خودم خندانک
        خندانک
        درود و دست مریزاد به استاد دلجویی گرانقدر
        بسیار زیبا و بااحساس سروده اید
        احسنت خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2