يکشنبه ۲ دی
رویای شب شعری از مرتضی ملایی (نسیم)
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۵۷ شماره ثبت ۴۶۴۰۸
بازدید : ۶۹۷ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر مرتضی ملایی (نسیم)
آخرین اشعار ناب مرتضی ملایی (نسیم)
|
وقتی سحر در حصر بود
ریسمان ظلمت،دستان روشنایی را بسته بود
و سکوت شب فریاد اقتدار می زد
وقتی تو خواب بودی...
وقتی شیرینی خواب را می چشیدی
شب،شهد لاله ها را می گرفت
و صدای شیون بلبل را نشنیدی
وقتی تو خواب بودی...
وقتی گرمی بستر نوازشت می داد
دیو شب ،شکوفه های بهاری را بر افروخت
و پروانه در خاموشی سوخت
وفراموش شد!
وقتی تو خواب بودی...
آنقدر غرق در رویا شدی
که نفهمیدی خورشیدت را ربودند
و به کم سو ترین شعله ها قناعت کردی
وقتی تو خواب بودی...
برخیز!
برخیز و درد نبود خورشید را به یاد آور
و مگذار آرامش شب
دیدگانت را با خواب غفلت بیاراید
و شیرینی رویا
تورا از غرق شدن در دریای از عسل بازدارد
در ضیافت ابر های تیره
تو خود مهتاب باش
و یاد آور"خورشید پشت ابر "باش...
اینار نمی خوابیم دیگر...
وقت بر خاستن است
وقت گسیختن ریسمان های تاریک است
وقت خاموش کردن خاموشی است...
منتظر باش!ندایی می آید...
برخیز...
برای زندگی برخیز...
برای مرگ
برای خورشید...
"اللهم عجل لولیک الفرج"
پ.ن: سوگند به خدایی که مرا به رسالت بر انگیخت
آنان در غیبت او،از وجودش بهره مند میگردند و از نور
امامت و ولایت او.نور و روشنایی برای زندگی خویش میگیرند
درست مانند بهره مند شدن از خورشید
اگر چه ابر ها چهره ی آن را بپوشانند
"پیامبر اکرم"
|
|
نقدها و نظرات
|
نظر لطف شماست استاد | |
|
سپاس استاد بزرگوارم | |
|
تشکر بانو | |
|
ممنونم بانو | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.