دوشنبه ۳ دی
غزل دف شعری از امیرحسین مقدم
از دفتر حضور دوباره نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۲۱ شماره ثبت ۴۶۱۴۹
بازدید : ۷۴۳۹ | نظرات : ۳۶
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
دف بزن دف زن شوریــــده درویـــــــــش، بزن
ضربه بر زخم خوش آهنگ دل خویش ، بزن
دف بزن ، سینه دف منتظر و بی تاب است
انقدر فکر نکن ، بیش میـــــــــندیــــــــــــش ، بزن
دف بزن تا که ســـــــــــــماعت به سماوات برد
بسته ی جان و تنی تا رَهی از خویش ، بزن
دف بزن ، دایـــــــــره در دایــــــــــره ای پُر دَردم
دورکن دور ، تو درداز دلکی ریــــــــــــش ، بزن
این چه ماهی است که در دست تو جاخوش کرده
کم از آن ماه نشد ، گر نشود بیـــــــــــــــش ، بزن
رخ زیباش ببیــــــن کار به دستــــــــــم داده
شاه من مات شده ، ردشده از کیـــش ، بزن
بزن ای دف زن از این دایـــــره بـیرونم کن
تا به جایی که نبودم من از این پیش ، بزن
دم به دم ، در به درم در دف و دف در تب و تاب
دف بزن دف زن شـــــوریده درویـــــــش ، بزن
#امیرحسین_مقدم
۲۲. اسفند . ۹۴
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود استاد
بسیارزیباومحکم قلم ی زنید
آفرینهاااااااا