رویا

افرین امیرخان عزیز زیبا و با نشاط سرودی گرانقدر مرحبا

درود گرامی
زیبا بود

با سلام جناب مقدم موفق باشید

سلام
دوست عزیزم
و ممنون

درود بر داداش گل و دوست داشتنی خودم
مرحبا
بسیار عالی مثل الباقی اشعارت

...................... ............................
خالق یکتا اگر با بنــــده همـــــراهی نکرد
بعد از این من دست و دامان هُـبَـل ، خواهم گرفت

زیباااا بود بزرگوار
درود بر شما
.....‌‌‌‌‌‌.....‌‌‌‌............ ........‌...........
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

یک خانم و یک وکیل در هواپیما کنار هم نشسته بودند.
وکیل پیشنهاد یک بازی داد.
چنانچه وکیل از خانم سوالی بپرسد و او جواب را نداند، خانم باید 5 دلار به وکیل بپردازد و هر بار که خانم سوالی کند که وکیل نتواند جواب دهد، وکیل به او 50 دلار بپردازد.
سپس وکیل اولین سوال را پرسید:\" فاصله ی زمین تا نزدیکترین ستاره چقدر است؟ \" خانم بی تامل 5 دلار به وکیل پرداخت.
سپس خانم از وکیل پرسید\" آن چیست که با چهار پا از تپه بالا می رود و با سه پا به پایین باز می گردد؟\" وکیل در این باره فکر کرد اما در انتها تسلیم شده و 50 دلار به خانم پرداخت.
سپس از او پرسید که جواب چی بوده و خانم بی معطلی 5 دلار به او پرداخت کرد!!!!

شاد باشید

آفرین زیباسروده اید

درود برجناب مقدم زیبا بود

منت دار حضور سبز یکان یکان شما نازنینانم
مهرتان مستدام

درد عشقی دارم و درمان نمــیــخـواهم دگر
سیرم از غم تا ابد هم نان نمــیـخـواهم دگر

میکشم دندان لقــو دور می اندازمش
نان نباشدجان من ، دندان نمـــیـخـواهم دگر

بی سرو ســـــــامانیم هم عالمی دارد خوشم
باچنین سر، جان من ، سامان نمـیـخـواهم دگر

داده ام فرمــان به دست روزگار بی مرام
تا براند هــرطرف ، فرمان نمــیـخـواهم دگر

عهد و پیمانی که بسـتـنـد آن رفیقانم چه شد؟
زین پسم بد عهدخوان، پیمان نمیخـواهم دگر

هرکه آمد وقت رفتن تکه ای کند از دلم
نیستم ، من مرده ام ، مهمان نمیخـواهم دگر

یک دل خوش باشدم کافی است، دنیا گو مباد
مال این دنیای بی بنیان نمـیـخـواهم دگر

بوسه شیرین لب هایــش اگرچه یادباد
یاد آن شب های جان، بی جان، نمیخـواهم دگر

جمله مردم سر به روی سینه ای بگـذاشتند
سهم ما بیماری پســـتان ، نمیـخـواهم دگر

نازنینا ، یاربا ، پـروردگارا ، یا کریم
جان ما مال خودت ، بسـتان ، نمـیـخـواهم دگر



#امیرحسین_مقدم
پاییز ۱۳۹۲

درودها بر امیر حسین خان مقدم عزیز :

آقا چه میکنید با این غزل های یک از یک زیبا تر و خواندنی تر ...

قریحه و تصویر سازی حضرتعالی ستودنیست ...

منتظر دیگر اثارتان می مانم :

با اشتیاق و با افتخار ، دوست بزرگوارم ...

درود بر استاد شعر و شعور


می فشارم در بغل همچون انار ساوه ای
از لبانت هر چه باشد ماحصل، خواهم گرفت

سلیمانی مقدم