درو جناب هداوند عزیز به شعر ناب خوش برگشتید منتظر غزلی ناب و زیبا از شما هستیم بداهه تقدیمی به شما شاعر عزیز و اوانا هر چند که شعرتان دوست دارم و امید که از دوبیتی بداهه زیر ناراحت نشوید تقدیم به شما شاعر توانا: بگو جانم شما هم عمه داری؟ شود آیا بیایم خواستگاری؟ چو قوم و خویش گشتیم از سر جبر بخوانی شعر من مثل قناری توضیح خدمت شما شاعر توانا که "بخوانی"جناس است اگر متوجه منظورم نشدشد بفرمایید تا توضیح دهم
درود برشما استاد عزیز جناب دکتر محمدی شعری کوبنده و تفکر برانگیزبود به امید روزهایی بهتر ودرخشان تر وبالندگی فرهنگ وادب پارسی وتبریک روز معلم به شما استاد توانمند شعرونقد دانشگاه ناب سلامت وموفق باشید درپناه خداوند عشق وعلم وخرد
درود و عرض ادب و احترام استاد عزیز و گرانقدر
👌🏻👌🏻👌🏻
تلخ و گزنده ولی واقعیست متاسفانه
پیشتر روز معلّم رو به شما استاد بزرگوارم تبریک عرض میکنم
سلامت و سعادتمند باشید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درود و عرض ادب و احترام استاد محمدی بزرگوار همچون همیشه بسیار زیبا و ناب سرودید قابل تامل و تفکر پیشاپیش روز معلم بر شما استاد دلسوز و دانشمند دانشگاه شعر ناب مبارک باد
سلام و درود استاد محمدی گرانقدر رباعی به حقی است..اگرچه جانسوز است. بنده هم روز معلم رو از پیش بهتون تبریک عرض می کنم ان شاءالله تا همیشه سلامت و تندرست در کنار نابیون باشید و معلمی کنید آمین همیشه به مهر و لطف و صفا باشید
درودتان گرانمهر ادیب برادر فرهیخته و گزیده کلک زیبا سرودید و اصیل در واقع، اصالت، گوهریست که، نه میتوان خریدش، نه بخشید و نه ادای آنرا دراورد!! ـ لذت تام بردم سرفراز و سبز و دیرزی
با اهدای سلام استاد ارجمند جناب سید هادی محمدی عزیز همیشه آموخته و می آموزم از دریای پهناور دانش ادب آموزتان پیام رباعی زیبایتان تلخ و کوبنده است پایدار باشید -------------------
سلام و عرض ادب درود بر شما استاد محترم تعریف از زیبایی آثار شما ،کوتاهی ست در حق بزرگی آن
تنها در خصوص این رباعی بسنده میکنم به سخن بزرگان معماری که :“من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم، زیراترسیم کردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.” لوکوربوزیه
و به جای ترسیم کردن اگر واژه ی سرودن را جایگزین کنیم مناسب اثر این صفحه می باشد
و در مورد تمامی آثارتان باید عرض کنم که : شما هم به فضا و سازه و ارتباط ،تمثیل و تصویر سازی مفهومی و البته بکر با لایه های زیبا که هر کس برداشت خاص خویش را از آنها دارد می پردازید و این زیباست و اعجاز و هنرمندی شما امیدوارم در تمام مراحل زندگی هنرمند باشید در پناه خدا روزتون مبارک 🌸🌸🌸🌸🌸
در گوشهیِ فاضلاب دفتر زدهاند
با مشورتِ الاغ معبَر زدهاند
یک مشت عرق سوز بخاک افتاده
از چوبِ حراجِ شعر منبَر زدهاند
سید هادی محمدی
با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین
مجالی دست داد تا باز به سیر و سیاحت در بهارستانِ شعرِ و ادبِ ناب گذر کنم و این بار غنیمت بدارم و قلم بچرخانم، چرا که رباعیِ گیرا و منحصر به فردِ جناب "هادی محمدی" عزیز - که حقیقتا نوشِ ذوقِ اهلِ نظر است و نیشِ ذائقهیِ تنگ نظران - چنانم گرفت و به وجد آورد گویی شرابی نوشیدهام ناب و سالخورده.
عرق سوز با ساختاری منظم و استوار
با مضمونی بسیار ارزنده
و با مفهومی نافذ و گزنده براستی که راویِ روزگارِ درختِ کهنسالِ شعر و ادبِ ایران زمین است.
"دفتر، آنهم در گوشهی فاضلاب... "تو خود حدیثِ مفصل بخوان از این مجمل"
"معبر، آنهم با مشورتِ الاغ یا معبری مسدود میشود یا به ناکجا آباد ختم میشود.
"یک مشت عرق سوز به خاک افتاده" کنایهآمیز و گزنده
و نهایتا "چوب حراج زدن؛ کنایتی است از ارزان فروشی و به تاراج دادنِ هر چیز برای منفعتِ خویش.
و اما از میان تعابیرِ گویا و قاب شدهی بالا، قابِ سوم بیشتر از همه هر خوانندهای را به تفکر و تصوّر وا میدارد تا مناسبترین منظر برای دیدنِ حال و روزِ "یک مشت عرق سوز به خاک افتاده" را انتخاب کند.
مهم نیست کجای این عدّه عرق سوز شده باشد که هر کس به تصوُّر حکایتی کند...
مهم بکارگیریِ اصطلاح "عرق سوز" است که به ناشی بودن و نابلد بودن شخص یا اشخاصی اشاره دارد که از انجامِ هر کاری عاجزاند و جز خواری و بی اعتباریِ خود عاقبتی ندارند.
"عرق سوز" ضمن نکوهش و ملامتِ عدهای خاص، یا به تعبیری درخورِ این مقال؛ در هجو این عده، با بکارگیریِ آرایههایی نظیر "کنایه" و "تمثیل" به هنرنمایی در ویرایش و پیرایشِ کلام(رباعی) میپردازد تا بدانند؛ علیرغم جفاهای بسیار و تنشهای بیشماری که بر ساقه و ریشهی سروِ شعر وارد میکنند، این درخت همیشه سبز و شاخه گستر و سربلند است.
(مختصر)
درو جناب هداوند عزیز به شعر ناب خوش برگشتید منتظر غزلی ناب و زیبا از شما هستیم بداهه تقدیمی به شما شاعر عزیز و اوانا هر چند که شعرتان دوست دارم و امید که از دوبیتی بداهه زیر ناراحت نشوید تقدیم به شما شاعر توانا: بگو جانم شما هم عمه داری؟ شود آیا بیایم خواستگاری؟ چو قوم و خویش گشتیم از سر جبر بخوانی شعر من مثل قناری توضیح خدمت شما شاعر توانا که "بخوانی"جناس است اگر متوجه منظورم نشدشد بفرمایید تا توضیح دهم
وظیفهی من نقد شعر است با هر مضمون و محتوایی که داشته باشد اینکه نقد مرا به حالت عادی درآوردید کار قشنگی نبود و نیست. و اما بعد... خدا میداند که از شما جز این انتظاری نداشتم و خوب میدانستم که برنمیتابید و باز با آن پروپاگاندای خاص خود یک فتنه و آشوبی بپا میکنید. کمی بزرگی بیاموزید جناب استکی!
به احترام عمهام که تازه فوت شده نمیخواستم چیزی بنویسم اما کار شما را بی جواب نمیگذارم. ابتدا اینکه هیچ توضیحی در باب بداههی شما ندارم چرا که اولا وزن دوبیتیتان ایراد دارد ثانیا؛ معنی و مفهوم جناس را هنوز نمیدانید.
و این بداهه با جناس تام تقدیم شما:
شنیدم باز شوهر عمهام گفت که بی صبر است و میگردد پِیِ جُفت
هر آنکس تاسِ خویشی زان سبب ریخت خداوندا نِشیند مُهرهاش جُفت
بجای عمه تا روحش شود شاد بیا و کن سرت را با سرش جُفت
درود استاد زیباست کم پیدا شدی ؟ یا صفحه برخی را لایق خواندن اشعار نمی بینی
شعرتان زیبا بود باکمی آغشته به فلفل تند البته من عاشق فلفل تندم گه گاهی چند تا را با هم قورت می دهم و یک لیوان آب روش به کلبه ی فقرا بیا و خوشحالم کن فکر نکنی کمبود از این بابت دارم شاید قدیما حس می کردم اگر کسی نیاید کمبودی حس می شود اما الان دیگر فکر نمی کنم مدام اندیشه ام می گوید جناب محمدی استاد شعر ناب از آزادبخت بغضی در سینه دارد اگر چنین است حلال کنید چون همه ما نزدیک به مرگ در منجلاب زندگی هستیم
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار قابل تامل سرودید
سپاس از نقدهای سازنده و کلاسهای آموزشی پربارتان در سایت ادبی شعر ناب
از پیش، روز معلم نیز بر شما استاد ارجمند فرخنده باد