شنبه ۳ آذر
نیم نگاه شعری از نیما آسمند
از دفتر فریاد سکوت نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۱۲ شماره ثبت ۴۵۱۶۸
بازدید : ۷۱۸ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب نیما آسمند
|
نیما آسمند Asmand, [28.02.16 13:13]
به نام او که اوست
چگونه آه می کشم تورا که خنده می شود صدای آه من
چگونه بی تو مرده ام که زنده می شود تمام جان من
میان کوچه ای که بوسه می زدم تو را..نشسته ام به انتظار
گهی سرک کشم به خاطراتمان به اشک
هوای تو درون سینه ام نشسته است
اگر چه گم شدی میان کوچه های حسرتم.....
مرا به انتظار می کشد نبودنت
چه صادقانه رفتی و چه عاجزانه بی تو مانده ام
رسد که لحظه ای دوباره بوسه ای زنی به پیکرم..؟
رسد که باز شانه ای به گیسوان تو زنم...؟
چه مرگ ساکتیست میان انتظار من
رسد که بوسه ای زنی تو بر مزار من...؟
چه شکوه ها به حضرتش کنم که لحظه های آخرم بدون تو کفن شدم
به پای عهدمان نشسته ام که این چنین لحب زنند به پیکرم....تلقین می زنند به شانه ام
وای چه برزخی شود عبادتت
چه اتشی زنند به جرم بوسه ها به پیکرم...
نیما آسمند 1394/11/9 22:14
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.