سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      بانوی ایرانی

      شعری از

      عبدالله مجرد (عبادی)

      از دفتر اشعار عبادی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۴۰ شماره ثبت ۴۴۸۸۹
        بازدید : ۶۱۰   |    نظرات : ۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر عبدالله مجرد (عبادی)
      آخرین اشعار ناب عبدالله مجرد (عبادی)

      در شب بارانی و سرد زمستانی خوش است
      با تو باشد دلبر گیسو پریشانی خوش است

      کلبه ای گرم ِ صفا با عایقی از عاطفه
      بی تکلف دلبرت آید به مهمانی خوش است

      دور از چشمان اغیار و زترس افترا
      نازنینت پیش تو آید به پنهانی خوش است

      اولش با چای داغ از او پذیرایی کنی
      عاشقانه دل دهی و قلوه بستانی خوش است

      گه کند عشوه گهی قهر و سپس هم آشتی
      رل کنی بازی تو هم چون ماه کنعانی خوش است

      هر دو لبها وا شود با خنده های دلنشین
      بعدِ کلی هق هق و با چشم بارانی خوش است

      چون زبان فارسی کامل کند عشق تو را
      یار تو باشد فقط بانوی ایرانی خوش است

      عبادی اَهِلی
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۰۷
      استاد گرانقدرم صفای قلمتان دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۰۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۰۰
      درود گرامی
      عاشقانه و زیباست خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۳۳
      به به
      درود بر شما
      بسیار زیبا خندانک
      وحید کاظمی
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۴۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما استاد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بسیار عالی
      یا تو باشد فقط بانوی ایرانی خوش است
      مرحبا
      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷
      خندانک خندانک
      خندانک
      درود.. خندانک
      صفیه پاپی
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۲۷
      ................... خندانک خندانک خندانک ......................
      درود بر شما خندانک خندانک
      ‌..‌‌‌......‌‌‌‌................. خندانک خندانک خندانک ..‌‌..‌.‌‌‌‌...‌‌‌‌.......‌‌.............
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      شهسواری‎ ‎به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم.میخواهم ثابت کنم که‎ ‎اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، ‏وهیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی‎ ‎کند‎.
      دیگری گفت: موافقم .اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم‎ .
      وقتی به قله‎ ‎رسیدند ،شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند:سنگهای اطرافتان را بار اسبانتان کنید‎ ‎وآنها را پایین ببرید‎
      شهسوار اولی گفت:می بینی؟ بعداز چنین صعودی، از ما می خواهد‎ ‎که بار سنگین تری را حمل کنیم. محال است که اطاعت کنم‎ !
      دیگری به دستور عمل کرد‎. ‎وقتی به دامنه کوه رسید،هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن‎ ‎با خود آورده ‏بود،روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند‎…
      بزرگی می گفت:
      ‎تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند‎.‎
      عباس یزدی (طوفان)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۵۵
      سلام خندانک
      زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۲۵
      درود برشما خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2