سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 5 بهمن 1403
  • انتخابات اولين دورة رياست جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ ش
25 رجب 1446
  • شهادت حضرت امام موسي كاظم عليه السلام، 183 هـ ق
Friday 24 Jan 2025

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

    جمعه ۵ بهمن

    قدم های دو هم قدم پاییزی

    شعری از

    علی حاتمیان

    از دفتر سلام نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۰۷ شماره ثبت ۴۴۸۷۷
      بازدید : ۴۹۱   |    نظرات : ۱۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    پس می گیرمت از روزگار

    تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم

    دوباره میخندم و لبخند می زنی

    دوباره تو را از تو پس می خواهم...

    می بارمت بر زندگانیم؛

    شبیه باران بر قلب سرد این شهر.

    و بعد از سلام-ت تگرگ میشوم

    و بعد از سلامم رنگین کمان میشوی...

    دوباره تو را با من خواهند دید؛

    تمام مردم این شهر نفرینی...

    و نام ما را بر این شهر می نگارند

    قدم های دو هم قدم پاییزی
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۵۴
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۹
    تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم خندانک
    عباسعلی استکی(چشمه)
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۱۳
    درود گرامی
    بسیار جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
    حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۳
    درود بزرگوار.. خندانک
    چه زیبا و ساده نگاشتید..
    زنده باد..
    خندانک خندانک
    خندانک
    وحید کاظمی
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    درود بر شما
    بسیار زیبا و روان
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    صفیه پاپی
    شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۲۲
    .................. خندانک خندانک خندانک ......................
    بسیااار زیبااا بود خندانک خندانک خندانک
    هزاراااان درود خندانک خندانک
    ....................... خندانک خندانک خندانک ........................
    هدیه به اهالی خوب شعرناب:
    شهسواری‎ ‎به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم.میخواهم ثابت کنم که‎ ‎اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، ‏وهیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی‎ ‎کند‎.
    دیگری گفت: موافقم .اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم‎ .
    وقتی به قله‎ ‎رسیدند ،شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند:سنگهای اطرافتان را بار اسبانتان کنید‎ ‎وآنها را پایین ببرید‎
    شهسوار اولی گفت:می بینی؟ بعداز چنین صعودی، از ما می خواهد‎ ‎که بار سنگین تری را حمل کنیم. محال است که اطاعت کنم‎ !
    دیگری به دستور عمل کرد‎. ‎وقتی به دامنه کوه رسید،هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن‎ ‎با خود آورده ‏بود،روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند‎…
    بزرگی می گفت:
    ‎تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند‎.‎
    مهدی صادقی مود
    يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۳۳
    درود برشما
    خیلی هم قشنگ
    خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    4