سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        تردید

        شعری از

        نیما آسمند

        از دفتر فریاد سکوت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۳۵ شماره ثبت ۴۴۵۸۱
          بازدید : ۶۲۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نیما آسمند

        فریاد سکوت, [07.02.16 10:38]
        به نام او که اوست
                                                     ..تردید..
        فریاد یاس گونه انتظار
        امید دیدار تو در وهمی بی اعتبار
        نشسته ام 
        تو را سکوت می کنم
        تو را به هر نگاه کوتهی درون خویش خلاصه می کنم
        گر چه تردید شکنجه ای میان لحظه هاست
        میان این شکنجه ها............
        تو را میان این همه نگاه هرزه ای رها نمی کنم
        همین که مانده ای میان تشنگی هر سراب تو را سپاس
        تو را اسیر اشک های تشنه ام نمی کنم
        همین عذاب رفتنت....
        همین خیال که خفته ای میان دست های دیگری مرا شکست
        همین خیال که بوسه می زند به پاکی ات....
        مرا از این شکنجه ها رها نمی کند
        چه بغض خسته ای میان این نوشته هاست 
        چه ساده درد می شوم میان این نبودنت
        قلم به التماس وصف تو....
        مرا در این شکستگی رها نمی کند
        به مهربانیت قسم
        به یاد بوسه های بی بهانه ات قسم
        کنون که رفتنت به لحظه لحظه ها مرا به گور می کشد...
        ....بدان که مرگ هم تو را ز سینه ام جدا نمی کند
        نیما آسمند                                  2:47       am        1394/11/18
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۳
        داداش نیمای عزیز مشتاق دیدار غایبی زیاد زدی حواسترا جمع کن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادرخوبم نیما
        بعدازمدتها شعر زیبایی خواندم
        آفرینننننننننننننننن خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        برای کسی که اندیشه عدم خشونت را در خود پرورده است تمام عالم یک خانواده است. نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او می ترسد .
        عدم خشونت فقط وقتی خواهد بود که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند. می دانیم که عمل کردن به این قانون بزرگ محبت چقدر دشوار است. اما آیا انجام تمام کارهای بزرگ دشوار نیست؟ . ماهاتما گاندی خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۸
        درود گرامی
        جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۳۸
        همین که مانده ای میان تشنگی هر سراب تو را سپاس
        .......
        سپاس
        زیبا بود
        ممنون
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۹
        .............. خندانک خندانک خندانک ..................
        بسیاااار زیبااااا... خندانک خندانک خندانک
        هزارااان درود خندانک خندانک خندانک
        ............... خندانک خندانک خندانک ...........................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        کوهنوردی در شب و تنها قصد فتح قله ای بلند را داشت که ناگهان پاش لیز خورد و سقوط کرد طناب او مانع افتادن او به زمین شد او در حالی که بین زمین و آسمان معلق بود گفت:خدا کمکم کن؛ندایی شنید که میگفت:طناب رو ببر؛مرد با تعجب پرسید:چیکار کنم!؟ صدا گفت:طناب رو ببر مگه به من اعتماد نداری؟مرد گفت:دارم اما...؛مرد طناب رو نبرید فردا اخبار اعلام کرد امروز گروهی که برای کوهنوردی رفته بودند جسد مردی رو پیدا کردند که یخ زده بود در حالی که فقط یک متر از زمین فاصله داشت!‏
        نیما آسمند
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۵
        درود و سپاس از شما استاد گرامی
        باعث افتخاره
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3