سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کیستی تو

        شعری از

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        از دفتر آواز های زخمی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲ شماره ثبت ۴۴۵۷۸
          بازدید : ۵۶۱   |    نظرات : ۶۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اصغر اقتداری (حرمان)
        آخرین اشعار ناب علی اصغر اقتداری (حرمان)

        کیستی تو؟ صدای پای غزل،در نیستان شوروشیدایی؟
        یا که با بلبلان عاشق ومست بر سر شاخه ها هم آوایی؟
        گاه می پرسم از خودم آیا ؟این تویی ودرست می بینم ؟!
        یا تو هستی همان پری که هنوز  هست در قصه های رویایی؟
        فرصتی! تا کتاب ناز تورا باتمام دلم ورق بزنم
        تا مگر بعد ازاین بگیردپا دروجودم کمی شکیبایی
        باقلم موی عشق نقش تورا روی بوم جهان کشید چه ناز!
        با اهورا چه نسبتی داری که کشیدت چنین  به زیبایی!
        شک ندارم که حضرت زرتشت  داده غسلت میان چشمه ی گل
        که شمیم تن  توشهری را می کشاند به اوج شیدایی
        لب نه لب! شاه توت نوبر کَن،تن نه تن ! اشتهای ممتد من
        مو نه مو! آبشار ابریشم ،نکند از بهشت می آیی
        قلم ودفتر ومرکب ،تا؛بنویسند ازتو،بی تاب اند
        گرچه که از نگاه من هرگز تو به تو صیف در نمی آیی
        شهر کن     شهر توت ایران
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۵
        مثل همیشه اثارتان محکم و زیبا ست استاد اقتداری عزیز خدا حفظتان کند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما جناب اقتداری عزیز
        شعر زیبا و با تراوتی بود احسن به شما
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        خوشحالم که بعدازمدتها غزلی
        زیبا ودلنشین خواندم ازشما
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۵
        درود بزرگوار
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        علی اصغر اقتداری (حرمان)
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۰۸
        سلام
        ممنون خانم پاپی مهربان
        این روز ها کمی گرفتارم که کمتر در خدمت دوستانم
        ایـّـوب ایـّـوبی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۵۲
        درود و سلام این دو مصرع تخیل ... جای سوال دارد:
        و شاید به قوت سایر مصرع ها نیستند
        مو نه مو! آبشار ابریشم ،نکند از بهشت می آیی
        مو آبشارابریشم بهشت !!
        2>گرچه که از نگاه من هرگز تو به تو صیف در نمی آیی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۹
        .......... خندانک خندانک خندانک .................
        مرحبااااا استاد زیباااااکلامم خندانک خندانک
        بسیااار زیباااا بود خندانک خندانک خندانک
        خوشحالم که بعد از مدتها سعادت خواندن اشعار زیبایتان را دارم خندانک خندانک
        سپااااس خندانک
        .............. خندانک خندانک خندانک ................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب

        مردی بودا را دشنام داد، هیچ نگفت و آن ده ترک نمود. مرد را گفتند که دانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم. گفتند که بودا بود، عارفی بزرگ است. پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت. در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت. بر پایش افتاد و بخشش طلبید. گفت: “تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟” گفت: “دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.”
        گفت: از امروز بگو، من از دیروز هیچ نمی دانم.
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهروز عسکرزاده
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۱۹

        درود فراوان جناب اقتداری زرکلک

        بسیار لذت بردم از خواندن این سرودۀ سراپا زیبا
        توانمندی کلکتان ستودنی ست
        سپاس عزیز.

        زنده شاد باشید
        و بسرایید.

        با مهر و احترام
        خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۳۰
        سلام بر استاد گرانمهر
        غزل شور انگیز تان زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۸
        درودها شاعر گرامی
        بسیار زیبا بود
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۵
        دروود براستادگرانمهرم
        خيلي زيبابود ودلنشين
        درودبرقلم تواناي شما
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد گرمی
        استفاده کردیم
        مرحبا
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰
        سلام و دست مریزاد چه زیبا سروده اید
        آفرین ها به شما
        لحظه هاتان از پلشتی دور باد
        خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۵۲
        سلام ...
        بسیار عالی...........دست مریزاد ./ خندانک
        یونسی یونس
        سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۴۸
        عرض ادب و احترام
        زیبا ..................زیباست
        اما ناموزون .................
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۶
        بسیار زیبا سروده شده
        دستمریزاد استاد گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۰۵
        درودها استاد اقتداری بزرگمهر.. خندانک
        چقدر دلتنگ نگارش شیوای تان بودم استاد..
        الهی همیشه برقرار باشید و دلارا بنگارید..
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۱
        لب نه لب! شاه توت نوبر کَن،تن نه تن ! اشتهای ممتد من


        مو نه مو! آبشار ابریشم ،نکند از بهشت می آیی

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        واقعا لذت بردم استاد عزیزم

        مسلط قلم میزنید

        مرحبا خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5