سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- نهاد نیک ۲- طُعمه .. ۳- نوبت مطب ۴- خویشاوندان بی مقصد ۵- آدم و حوّا ۶- هوای هار ۷- ☄️ به من چه☄️ ۸- آدم ۹- غزل شد هنرم ۱۰- تسلیم حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزيکشنبه 4 آذر 1403 23 جمادى الأولى 1446 Sunday 24 Nov 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۶۸ شاعر این شعر را خوانده اند
حمیدرضا،عباس یزدی (طوفان)،سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)،صفیه پاپی(مدیر)،امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)،نیره ناصری،امید مرادی،جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)،منصور شاهنگیان،مهران کیانی،رحیم نیکوفر،سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،مجنون ملایری،وحید کاظمی،آرمین اسدزاد (الف)،رسول بیرانوند،فرشاد عباس نژاد،محمد علی سلیمانی مقدم،زهرا ضیایی،احمد رشیدی مقدم (گمنام)،حسام الدین مهرابی،شمیلا شهرابی،سیده پریسا میرنظامی،مسيحا،آزیتا احمدی،عليرضا حكيم(مدیر)،محمد رحیم کاظمی،مهدی صادقی مود،عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)،مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)،محمد رضا نظری(لادون پرند)(مدیر)،بهاءالدین داودپور تخلص بامداد،جعفر جمشیدیان تهرانی،علی اسماعیلی،نسیم رستمی (ن باران)،محسن ملک زاده(رهگذر)،مهناز نصیرپور،نجمه طوسی (تینا)،علیرضا کاشی پور محمدی،کریم لقمانی سروستانی،بهروز عسکرزاده،یونسی(یونس)،پرستو پورقربان،بهاره ترابی (بهارنارنج)،صابرخوشبین صفت،زهرا حسینی،حوریه (دلشید) اسماعیل تبار،حسین زینلی گوهری(مکنون)،ابوالحسن انصاری (الف رها)،سیده نسترن طالبزاده،مهنوش قائدعلی،زهرا قمری فتیده،طيارغيبعلي زاده،سهیل رامتین،اسفندیار گلزار،مریم صفری،عباس زارع میرک آبادی،عباس وطن دوست،رضا عزیزی (رهگذر)،میثم دانایی،(کمیل)چناری،الیاس صاحبکاران (چَغوک)،بابک فغفوری،پیام باقر(چلچله ای)،مینو غفوری،پگاه بنوان،فریماه اصفهانیان
نقدها و نظرات
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۱۸
استادم و برادر فرهیخته و بسیار گرامیم همیشه گفتم که خود به تنهایی یک مدرسه از مهر و عشق هستید معلمی فرزانه که احساس زلالش را بی منت و بی ریا به عطا و اخلاص می بخشد درود به کرامت وجودتان  
 پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۴۵
جنگل از پایکوبی باران روی سقف درختدچار بی خوابی است نه از شوق دیدار لبخند واژگون رنگین کمان.............. سپید راست قامت و محکم وصبورانه ای بود از همان آرامش بعد از طوفان های بهاری یا شاید هم همان اوایل پاییز.... زیر باران احساس شعرتان قدم زدم بی چتر! هر وقت دلم می گیرد زیر باران می روم وآنقدر می ایستم تا سهمم رااز زیبایی رنگین کمان بگیرم ....وشماهم....ماندنی نیست اما زیباست زیبا... خورجین دلت مسافر با رنگهای رنگین کمان شاد تا بارانی دوباره  جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۲
من در تنهایی ام دانستم که وهم شب آسمان چشم ها و حس غریب میان دست ها برای جادوی لحظه ها کافیست همچون بوته ای بی اراده در پیش پای باد درود استادبزرگوارم بسیارزیبا وپرازتصاویرملموس ساده ، اما ... ماهرانه ، نماندنی بود براوووووووو
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۳۵
درود استاد گرامیبسیار زیبا و دلنشین پر معنی و موثر
 پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۸
سلام
 پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۹
............. .............او هیچ شباهتی با خاطراتم نداشت ساده،اما... ماهرانه،نماندنی بود بسیااااار زیباااااا... مرحبااااا به اندیشه و ذوق سرشارتان استاد زیبااااکلامم بسیاااار عاااالی ......... ..........هدیه به اهالی خوب شعر ناب حکیم ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر! حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن. مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد. حکیم گفت برو یک سال بعد بیا. یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن. مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند. حکیم نپذیرفت و گفت برو یک سال بعد بیا! سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمی دانم و خواهش کرد پاسخ را بگوید. حکیم خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد. این حکایت فرهنگ ژاپنی ها را نشان می دهد. نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت دیگران شکست می خورند. به دیگران کار نداشته باش کار خودت را بکن  پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۷
درود بر جناب جلالی بزرگوارسروده و اثری ناب را رقم زدید با فضای شعرتان همراه شدم با تابلویی که رو به رویم بود سرانجام از تب سنگین خیال در تگرگ تسبیح اشکم غرق سجاده توبه می شوم بسیار زیبا تسبیح با قطره های اشک تشبیه شده و در سجاده توبه غرق گشته است . قلمتان را می ستایم و بر آن درود می فرستم . همیشه پاینده باشید
 پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۲۰
احسنت به واژه و نفس گرمتان...درود میفرستم و این  را به نشانه ی مهر...مسافری بودم غریب در میان این شمع های بی پروانه... همین الان
جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۷
طاقت تنهایی لبخندی است بر اشک های تسبیحم چه زود باور کردیم خنده ها را در ستاره باورهای خویش از ماندنی که مدام از نماندن می گفت تا دستهایم گشوده شد جز خاطره ای ساده اما ... ماهرانه ، نماندنی بود بداهه ای الهام از سروده زیبای شما جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۴
بوته زار خاطراتمپیش پای باد از سهم پاییزم در کویر تنهایی تنها سراب تو را می بیند
 جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۴۶
با درودی صمیمانه : فقط بگویم کلام و احساس و افکارتان ستودنیست ... همین ...  جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۹
سلام و عرض ادب استاد جلالی عزیز مثل همیشه عالی دوست دارم بسیار و بسیار اشعار زیبایتان را دستمریزاد
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹
ایستادگی بر این باور که آرامش زیر سایه پلک هاست ........... اشوب چشمهایت برنامه امشب سینمای رخت بود تووی ترافیک افتادم و تیتری امد پلک را بستی و خلاص همه میگویند عاشقاه بود این فیلم و من منتظرم تا سانس بعدی شاید در دنیایی دیگر ........ سلام استاد بزرگوارم بسیار خوشحالم از اینکه شعر زیبای شما را خواندم بداهه ای بود قربانی شعر زیبای شما ممنون از شمایم
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۲
ورود بر استاد بزرگوار و مهربانم بسیار عالی لذت بردم و یاد گرفتم شاعری را چیدن کلمات و احساس دادن به آن کار هر کسی نیست مرحبا افتخار میکنم به شاگردیتون و ممنونم اجازه میدید این اشعار ناب و بخونیم  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۲
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۹
در ساعت ناگهانی شیون بی حیای قسمت تمام سکوت خام هوای خیالم را بر هم زد... فقط این بگویم: بیشتر از 5 بار خواندم و هنوزم اشتها دارم...  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۶
درودهاچون چاله ای تشنه، قطره قطره باران دل انگیز واژگانتان را چنگ زدم.  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹
ماهماه ماه سه بارماه دلنشين وزيبا واژه ايى براى بيان حدزيبايى اين سرود نيافتم مرحبا استادم مرحبا
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۲۵
درود استاد گرامیبسیار زیبا سرودید و حکیمانه و پرمعنا  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸
درودها در محضر استادان و بزرگواران هیچ وقت اساع ادب نمیکنم به نظر دادن جز اینکه بگویم لذت بردم مانا باشید به مهربانی
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۳
سلام به شما خیلی قشنگ بود لذت بردم از این شعر زیبا صدای شما زیباست  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۷
سلام ا م ي ر س ا ل ا ر گاهي براي گريستن بهانه كم مياوري كافيست پشت چراغ قرمز دستانم چندي توقف كني من تو را زار ميزنم ... اي نماندني ترين ياور من .....  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۰۹
سلام و عرض ادب به محضرتان استادگرامی بسیار آ موختم ازخواندن این شعرزیبابااینهمه تصاویربکروناب دستتان دردنکنه شاعر گرانمایه شادوسرافراز باشید انشاءالله
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۳
درود بر شما جناب جلالی عزیزخیلی قشنگ بود آرام و زیبا
 شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۰۱
خاطر زیبای غزل فامش در سر سرای مثنوی حیات دیدنی بود کدام صنم ؟؟؟؟ کدام ربط؟؟؟؟ او هیچ شباهتی نداشت به فقیرانه حیات ِ من ماهرانه ، نماندنی بود بداهه در حد توان امیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر عزیز چنان به اشعارت دلخوشم که تازگیها برای خواندن جدیدترین اشعارت قانع نیستم دنبال نوشته های اورجینال ِآثارت هستم  به قول دوستی تمام و کمال است و بی نقص  دمت گرم که لذت و عیش امشبم کامل شد  مانا باشی داداش گلم  شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۵۰
درود برادر خوبماولین باری بود که شعر را با حس خودتان و صدای فوق العاده دلنشینتان گوش دادم حقیقتا به دلم نشست. اینقدر زیبا و با احساس سرودید و اجرا کردید که هوس کردم جسارت کنم و ازتون بخوام یکی از شعرهامو برام دکلمه کنید  صدایتان خیلی دلنشین است.خوش به حالتان 
 يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۲
درودی ازسر ادب واحترام وخالصانه تقدیم به شما استادپاک طینت وپراز احساس ومهربانی جناب امیر جلالی گرامی خدا راشکر می کنم به وجود دوستی به این زیبایی ومعرفت باور بفرمایید بودن در جوار شما برایم آرامشی عجیب فراهم می نماید همیشه به یادتان خواهم بود نازنین خوب من پیروزباشی
 يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۷
بسیار زیبا و پر محتوادستمریزاد
 يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲
بسی لذت بردیم...عالی
 دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۲
بسیار پر جذبهدرود بر اندیشه تان  سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۳
استاد جلالیهر واژه ات قافیۀ پرواز کدامین تکه از آسمان را بچینم؟ مهر ، ماه ، ستاره یا غزل آبی پرگشودن را ؟ بداهه مهناز نصیرپور شعرتونو خوندم و واقعا نمی دونم کدوم قسمتشو انتخاب کنم ؟ تسلیم مثل همیشه بی نهایت جذاب است
 سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۲۲
سلام بر استاد چیره دست عااالی و بشکوه چون همیشه با صدایی که وام دار آسمانی ترین افق هاست . دکلمه هاتون رو می تونید تصویری هم بفرستین .رسانه ی صوتی تصویری گیراییش چند برابره .ماشاالله خوش تیپ هم هستین .
 چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۶
ساده اما ماهرانهنماندنی بود ... آفرین و دست مریزاد چه احساسات ِ نابی لحظه هایت مملو از شادی باد
 چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷
سلام استادجلالی گرانقدرچه خوبه صبح که لای کتاب باز میکنی درسی باشد برای خواندن وآموختن حتی برای کاهلی چون من وخوشحالم درس امروز ازقلم شیوایتان گرفتم بسیار زیبا .با معنا وقابل تامل لذت بردم شادزی
 چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۶
درود گرامی سپید فاخری خواندم دست مریزاد. زنده شاد باشید و بیافرینید. با مهر  چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۵
عرض ادب و احترام بی نهایت هنرمندانه است بازی با کلمات لدت بردم .........................احسنت  چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۴
ماهرانه،نماندنی بود ...ماهرانه .... ماهرانه ..... ماهرانه گذشتیم در گذر ها ..... ماهرانه ....  چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۲۳
چقدر لطیف و زیبا و قشنگ تک تک واژه ها از لابه لای چشمانم رد شدند بی آن که بدانند چقدر دردناک است تازیانه ی نسیم نماندن 
 پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۲
 پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۴
او هیچ شباهتیبا خاطراتم نداشت ساده ، اما ... ماهرانه ، نماندنی بود.. درود بزرگوار.. زنده باد..
 پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۱
لذت بردم
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵
دل دادن به کرشمه شعله شمع سلام و درود بر استاد عزیزم جناب جلالی بسیار حکیمانه و عمیق سروده اید چند بار خواندم و هربار نکات تازه ایی یافتم درود بر قدرت تصویر سازی شما کودکانه تقلیدی است از شیدایی پروانه و ابلهانه بهانه ای برای در آغوش کشیدن جاودانگی ایستادگی بر این باور که آرامش زیر سایه پلک هاست تیغی است کشیده بروی خود
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۵
سلام درود بر شما جناب جلالی بزرگوار احساس نابتان قابل تقدیر است
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۲۱
سلام و درودمثل همیشه زیبا سرودید استاد گرامی
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۴
سلام بر دوست گرامیماستفاده کردیم زیبا و پربار
سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۴
سلام و درود به شمامرحبا و دست مریزاد
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۳۰
درود بر برادر خوبم جناب جلالی،،سروده ودکلمه بسیار عالی بود
 سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۴۶
درود بر استاد ارجمند جلالی عزیزخواندن سرودهای جنابعالی برایم افتخار است تا چه رسد قدرت قضاوت در باره آن از خدا سلامتی وموفقیت آن عزیزرا از خداوند مسئلت دارم دست حق نگهدار
شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۳۹
آمدنت اتفاق ساده ای نبوداین جاهیچکس به تونمی ماند شبیه تونیست اگرنبودی چقدرزمین تنهابود - ماه غمگین به احترام تودرخت هاسکوت کرده اند عشق وعشق باحضورت عاشقی می کند چیزی درون توست که زمان رابه جلومی برد وخورشیدپشت پلکهایت مست می کند توباید همان پنجره ی بدون قاب باشی که اصالتش به خدامی رسد بلندمی شوم دلتنگی رامثل روبانی خاکسنری ازدورگیسوانم بازمی کنم وشمعی روشن می کنم برای آمدنت امروزخدالبخندمی زند ومعجزه ای تازه می آفریند زبانم الکن است دربیان احساسی که از این سپید دلنشین روح وجانم را نوازش داد
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||
ارسال پیام خصوصی
مهرداد مانا
ابراهیم هداوند
محمد رضا خوشرو (مریخ)
علی نظری سرمازه
سید هادی محمدی
نادر امینی (امین) 
شهرام بذلی 
مهدی سمیاری 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.