سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خب که چه؟

        شعری از

        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

        از دفتر سه نقطه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۹ شماره ثبت ۴۴۴۲۰
          بازدید : ۵۷۹   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        آخرین اشعار ناب سيده فاطمه سيدپور (سپيده)


        اين جا کافه است
        و من قهوه نمي نوشم
        يک قلم ، جاي فنجان
        در دستانم مهرباني را مي سرايد
        باورهايم بي نياز از آدم
        هيچ چشمي مرا به آسمان نمي کشاند
        ببين اين جا کافه است
        و من تنها به او مي انديشم

        ______________________________________________________________


        برف ميبارد؟
        کوچه ها لبريز از شادي
        خب که چه؟
        بي تو
        نخواهم ديد
        ردپايي از عشق
        که به بن بست قدم هايت
        رسيد
        بال هاي وحشي پرواز را
        بسته ام
        ايستاده ام
        در بالاترين قله ي دلتنگي
        غروب که بيايد
        بر شانه ي زمين يخي
        سر مي گذارد
        و شايد به اين اميد
        که تو مي آيي
        و مرا از سردترين شب تنهايي
        مي دزدي
        و به آشيانه اي از آغوش ات
        ميبري
        باز يک صدا
        انتهاي خاطره ها ،مي شنوي؟
        منتظر باشم؟
        برف ميبارد؟
        خب که چه؟
        تو مي آيي؟؟...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۹
        درود بانو
        بسیار زیبا بودند خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خواهر خورم
        هر دو زیباست
        من دومی رو بیشتر دوست داشتم
        پاینده باشید برقرار
        علی غلامی
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۹
        سلام و درود
        پر از شفافیت احساس بود و صداقت خواهر بزرگوارم
        بسیار زیبا و عالی
        خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۰۶
        درودها
        زیباست
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۴
        پاینده باشی خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۳
        حس خیلی قوی و جان داری دارد اثر شما ...پروازی وحشی و جای پای او ... راهی بن بست... و ایستادن در قله دلتنگی...
        ترکیب های این اثر خیلی نافذ بود و اثر گذار...
        بهره بردم و درود بر شما خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۱
        سرکارخانم سیّدپور، بانوی گرامی، سلام علیکم.
        .......................................................................
        هرو(سپید) زیباهستندو دلنشن و(شاید ) دومّی گویاتروشیواتر.........(البته این نظرِ شخصی ست).
        موفق باشید انشاءا................. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۰۶
        هيچ چشمي مرا به آسمان نمي کشاند...

        بسیار زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک
        مرحبا بانو خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۳۷

        عالي بود
        لذت بردم
        مانا باشيد
        حسين زرتاب
        جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۸
        سلام و سپاس دوست گرامى

        زيبا بود

        قلمتان در اوج
         موسی عباسی مقدم
        يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۳۸
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6