درود بر شما

برادر ادیب و با اخلاقم بسیار مسرور و خرسندم که دوباره شمارا می بینم و می خوانم برایتان بهترین هارا خواهانم در اوج باشید

درود برادربزرگوارممم
زیبا وبا احساس بود
ممنونیممم ازتقدیمی ودعای خیرت مهربان
خوش آمدی بعدازمدتها

درود بزرگوار
غیبت کبرا دارید گرامی
خوشحالم که دوباره سروده های زیبای شما را میخوانم
خرم و خوش باشید

درود بر شما دوست خوبم
بسیار عالی
ممنونم

درود بیژن عزیز و گرامی
از حضور مجدد شما در شعرناب بسیار خوشحال شدم
خوش آمدید شاعر

ما هم از شما و دعایتان ممنونیم بزرگوار ...

.................. ..........................
درود همشعر خوبم
از شعر زیبا و دعای خوبتان دلشاد شدم
و خوشحالم که هستید
.................. ..........................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب

درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره‌های تو برای چه بود؟»
درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»
درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت: «نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»

درود بر برادر بزرگوار آریایی گرانقدر

شادمانیم دوباره بازگشتید و به جمع نابها پیوستید
حضورتان را ارج می نهیم و برایتان آرزوی سرافرازی داریم منتظر سروده های زیبایتان هستیم
پاینده باشید

سلام جناب آریاییی گرامی
درود بر شما
بسیار زیبا سرودید

سلام شاعر گرامی
زیبا سرودید
احسنت

سپاس از همه شما دوستان و همراهان

درودی دگر باره بر شما...
دست مریزاد


بیتی از آخرین سروده ام :

یک شب دوباره خشم خود را جار خواهم زد !

در ناف « تهرانسر » خودم را دار خواهم زد !

سلامت می کنم ای آریایی
خوش آمد گویمت ،چون با صفایی
به جمع انجمن در یاد هستی
به خاطر ها همیشه خوش نشستی
مودب بوده ای و پاک باطن
ز خوبی و درستی ،مرد مومن
حکایت های شیرینی بیاور
و یاریت کند آن حی داور