آگاه‌نیست

درود گرامی
عاشقانه و عارفانه
بسیار زیبا

غزل بسیار زیبا

جناب مجنونِ عزیز، سلام علیکم.
.........................................................
خسته نباشید برادر........
پایانِ بدونِ انتظاری دارد.....نمی شد به شکلی دیگرپایان می گرفت؟..........

سلام بزرگوار

بسیار زیبا...

درودتان باد

درود بر استاد مهربانم
بسیار زیبا
پاینده باشید و بر قرار

................. ....................
درود بزرگوار
بسیااار زیبااا بود
.................. .....................
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت:
“سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:
من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!

سكوت توجيهيست براي تبرئه لاف زنان عشق ...عشق فرياد است

درود استاد .......

سلام بزرگوار
شعر زیبایی سرودید
درود بر شما

احسنت استاد گرامی
زیبا سرودید
درود بر شما...

درود برشما جناب ملایری
خیلی هم قشنگ

درود بر شما ، زیبا بود

سلام جناب ملایری گرانقدر
عاشقانه ای ناب .با احساس ودلنشین
زیبا بود
شادزی

سلام

درود بر شما و احساس زیبایتان

ذوق و احساس نابتان قابل تقدیر است

...................درود.....................

درود بر شما .