سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        غزل کافر

        شعری از

        راشین

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۰ شماره ثبت ۴۳۸۴۹
          بازدید : ۵۸۴   |    نظرات : ۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر راشین

        دلی تنگ پرنده های مهاجر است
        بغضی به ناکجای غزل مسافرست
        غزلی که دوش با خون دلم ساختمش
        حال، مرد و  حکمش بسوی گور صادرست
        وای! غزل مرده ی من را غسل می دهند...
        گورکن را خبر کنید، میت که حاضر است
        کفنی از جنس بغض آماده کرده اند
        کفن بر تن غزل ،به، که چه فاخر است
        راستی غزل های قدیمی را خبر نمی کنم
        در تشییع غزلی که امروز کافر است...
        نه! تشییع را یک لحظه متوقف کنید
        گویا که قاصدکی آزرده خاطر است...
        سنگ قبر که به نام غزل نیست، وای،،،
        این سنگ قبر حک شده به نام شاعر است...
        پ.ن
        شاعر سروده های من در بی خبری پرواز کرد...
        و تنها برای من حس مبهمی به جا گذاشت...
        این بداهه تقدیم به وجود او
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۰۲
        درود بانو
        غمگین و زیباست خندانک خندانک خندانک
        بابک فغفوری (پور)
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷
        خندانک خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۳
        امان از رفتنهای مبهم خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام بانوی بزرگوار
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۴
        از شروع این اثر ، آواری سنگین از احساس را روی نوشته ها دیدم... برای یافتن حرف و کلام آخر شاعر باید تمام این آوار را جابجا می کردم... بحث فنی شعر را به استادان عزیز می سپارم اما استعداد و قلم روان شما چیزی نیست که نادیده گرفته شود. زیبا بود و دلنشین نیز... درود بر شما خندانک
        مسعود مالمیر
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۱۳
        درود بر شما . بانو شاعره بزرگوار . بسیار پرمحتوا سرودید . در پناه حق ........ خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۵۷
        ........................ خندانک خندانک خندانک ....................
        درود همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک
        زیبااااا بود بانو خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سپااااس خندانک
        ......................... خندانک خندانک خندانک ...................
        در كوچه‌اي چهار خياط مغازه داشتند. هميشه با هم بحث مي‌كردند. يك روز، اولين خياط يك تابلو بالاي مغازه‌اش نصب كرد. روي تابلو نوشته شده بود: «بهترين خياط شهر»
        دومين خياط روي تابلوي بالاي سردر مغازه‌اش نوشت:
        «بهترين خياط كشور»
        سومين خياط نوشت: «بهترين خياط دنيا»
        چهارمين خياط وقتي با اين واقعه مواجه شد روي يك برگه كوچك با يك خط كوچك نوشت:
        «بهترين خياط اين كوچه»
        ...
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۵
        سلام بانوی گرامی
        خسته نباشید
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        سعید چرخچی
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۱
        خندانک خندانک
        درود برشما دوست عزیز
        جمشید خورشید
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۵
        سلام و درود فراوان
        ناب بود خندانک خندانک خندانک
        جعفر محمدی (ضمیر)
        پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۲
        ومرگ
        این عروس دهشتناک
        روزی بسراغ من نیز خواهد آمد
        با چه هیئت
        با چه هیبت
        و من از هول
        قالب تهی خواهم کرد.
        بدرود
        خندانک
        روحیا لرستانی
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۲۰
        سلام

        زیبا بود و احساسی

        موفق باشید
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۸
        درود برشما خندانک
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک قشنگ بود بانو
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۹
        هزار و یک ترانه
        دفتر اول: یاد یار
        نام ترانه: دلتنگ ه توام من - خیلی دلتنگ
        **
        دلتنگ ه توام- من خیلی دلتنگ
        خیلی کم ه برای یه وصف ه دلتنگ
        من با که بگویم ازاین دل تنگ
        چون همه دلتنگ چون من دلتنگ
        **
        دلتنگ شده ای هرگز تو دلتنگ؟
        می فهمی معنا یه دل ه دلتنگ
        می دانی چه می کشد این دل تنگ
        می دانی چه میکشد این دل تنگ
        **
        عمری به هوایت من دلتنگ
        عمری برایت من بودم دلتنگ
        عمری چشم براهت من دلتنگ
        عمری برایت من بودم دلتنگ
        **

        حسن بذرگری( آیین نیشابوری)
        توضیحات: سرایش95/2/21- بداهه - ناتمام- مشاعره- ویرایش دوم95/3/5
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3