تنهایی

درود گرامی
غمگین و بسیار زیباست

سلام

خیلی زیبا بود
آفرین به شما

دروووووووووووودها بر برادر گرانقدرم

زیبا و دلنشین و صدالبته هنرمندانه بود
احسنت بر قلم توانمندتان
مانا باشید و برقرار به مهر

درود بر جناب روحیا بزرگوار

احسنت بر این اثر هنرمندانه شما

فکر کنم یک( مثل) در مصرع اول بیت دوم اضافه گذاشته شده

سپاسگزاریم از شعر زیبایتان

روحیای عزیز
من لدت بردم
مانا باشی برادر

نیافته ام هنوز
دیواری
تا سایه اش را
تکیه دهم...
کج
جوش خورده است
شهری که
دست معمارش شکسته بود !

مسعود احمدی .
درودتان باد جناب لرستانی عزیز

سلام بر جناب لرستانی بزرگوار
درود بر شما
بسیار زیبا
موفق و پیروز باشید

.......................... ..........................
درود همشعر ادیبم
بسیااار زیباااا بود و دلنوااااز
دست مریزااااد
.......................... .............................
شیخ عبدالسلام بصرى با نسبت دادن كرامت و احوال غیبى به خود، جمعى را فریفته و در اطراف خود جمع كرده بود. براى فریب بیشتر مریدان، روزى در محراب مسجد بصره در حین خواندن نماز ناگهان گفت: كخ كخ ! مردم تعجب كردند.
شیخ گفت: من كه اینجا مشغول نماز بودم ، دیدم سگى داخل كعبه شده، با چخ گفتن، او را از آنجا بیرون كردم تا خانه را آلوده نكند. مریدان خوشحال شدند و آن را از كرامتهاى شیخ دانستند.
یكى از مریدان ، كرامتهاى شیخ را براى زن خود بیان كرد.
آن زن آگاه براى رسوا كردن شیخ قلابى، از طریق شوهرش روزى شیخ و مریدان را به مهمانى دعوت كرد و براى هر یك ظرفى از غذا و بر روى آن مرغى پخته گذاشت اما مرغ شیخ را در زیر غذا پنهان نمود.
شیخ عصبانى شد و گفت : چرا به من اهانت شده و ظرفى بدون مرغ آورده اى ؟
ناگهان آن زن زیرك و آگاه فریاد زد: اى كسى كه از مسجد بصره سگ را در كعبه مشاهده مى كنى ، چگونه جوجه را زیر مشتى برنج نمى بینى!!!؟

سلام جناب روحیا
از شعرتان لذت بردم

درود بر شما داداش گلم
مرحبا داره
خیلی خوب بود

درود دوست

بسیار زیبا
واقعا قلم خوبی داری
بیت آخر محشر بود

سلام جناب لرستانی
فامیلی تان توجهم راجالب کردو وقتی غزل نفیستان راکه سرشارازنمادو کنایه و مثال بودخواندم هزارافرین گفتم و خوشحال که یکی دیگرازنوابغ استان لرستان راشناخته م