سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کوچه باغ تاریخ

        شعری از

        حسين زرتاب

        از دفتر نبوغ سبز نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۳۱ شماره ثبت ۴۳۵۴۰
          بازدید : ۴۷۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسين زرتاب

        449-کوچه باغ تاریخ

        در کوچه باغِ سنگی دی ماه
        همراهِ باد سرد
        آهسته و پوشیده و درهم
        با فکر فرداهای ناپیدا
        از ملکِ ایرانی همه مبهم
        طی می‌شود امروز

        دیروز دی شد با نگاهِ انقلاب و جنگ
        تصویرِ رنگارنگِ پاییزی
        خون و اسیر و نفت

        امروز
        تحریمِ تحجر، تنگ
        پیچده با دستار و با دستور
        یک اقتصادِ خسته تبدار
        اخلاقِ ویران از دروغ و مکر

        فردا چه خواهد شد
        تعبیر می گردد مرا رویای دیروزی
        من آرزو دارم
        عاقل شود تدبیرِ امروزی
        دیگر نمی دانم
        شاید کمی بهتر شود از روزگارِ ما
        این اجتماع تندِ ژوليده
        آری فقط شاید
        شاید کمی بهتر

        حسین زرتاب-1394/10/11
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۱۳
        درود گرامی
        جالب و زیباست
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۰۰
        آری فقط شاید

        شاید کمی بهتر
        سلام
        خیلی زیبا بود و با مغز
        میشود از جامعه شناسی به نا امیدی رسید ولی از نظر انسان شناسی خیر
        بهتر میشود حتما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        الهه نصیری زاده (وفا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۹
        سلام دوست خوبم

        شعر امید بخشی ست
        همراه با زیبایی در گفتار و معنا

        درودها بر شما خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۱
        ......................... خندانک خندانک خندانک ............................
        درود بزرگوار خندانک
        زیباااا بود خندانک خندانک
        ......................... خندانک خندانک خندانک .............................
        روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد
        زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد!
        تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
        و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
        زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کردو گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
        تولستوی در جواب گفت :
        شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸
        : خندانک خندانک خندانک 2:
        مسعود احمدی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۸
        چشم هایم را می بندم
        تا مخفی شوی
        می شمارم :
        یک
        دو
        سه
        .
        .
        .
        .


        یکی انگار
        در قلبم
        پنهان شده است !

        مسعود احمدی
        درودت باد
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7