سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    بدتر شد

    شعری از

    سید حسین عمادی سرخی

    از دفتر دلنوشته ها نوع شعر قصیده

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸ شماره ثبت ۴۳۴۰۱
      بازدید : ۶۱۹   |    نظرات : ۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر سید حسین عمادی سرخی
    آخرین اشعار ناب سید حسین عمادی سرخی

    «هر چه کردم.نشدم از تو جدا، بدتر شد
    گفته بودم بزنم قید تو را بدتر شد»؟
    از میان همه ی قافیه های دنیا
    مانده ام قافیه ی شعر چرا بدتر شد
    البته قافیه نه بود ردیف شعرم
    چه ردیفی شده! ای وای خدا! بدتر شد
    شعرکی گفته ام و پخش نمودم همه جا
    عذر خواهم من اگر حال شما بدتر شد
    چند لاخی شده از موی سر بنده سپید
    هرچه کردیم سر و ریش حنا، بدتر شد
    خوانده ام من که ننوشید شما نوشابه
    تا نگویید که ای وای! صدا بدتر شد
    بازهم البته ، این جمله زمانی خواندم
    توی کهریزک سابق، که بلا بدتر شد
    گفتمش جان شما کرده گرانی بیداد
    گفت ای بزدل بیچاره! کجا بدتر شد؟
    سر این کوچه ی ما هست همه ارزانی
    به درک آنطرف شهر، فضا بدتر شد
    من نگفتم دکل و هاله ولی با پوزش
    دوره ی قبل بگو وضع چرا بدتر شد؟
    مانده ام رابطه ی شعر و هوا چیست که ما
    هرکجا شعر سرودیم، هوا بدتر شد
    بد که نه! باز هوا پس شده، ساکت باشید
    جای من گوید اگر هیس فتا بدتر شد
    در خط آخر این شعر جدا از شوخی
    مانده من که چرا رسم وفا بدتر شد
    24 آذر
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1