سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بدتر شد

        شعری از

        سید حسین عمادی سرخی

        از دفتر دلنوشته ها نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸ شماره ثبت ۴۳۴۰۱
          بازدید : ۵۹۸   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید حسین عمادی سرخی
        آخرین اشعار ناب سید حسین عمادی سرخی

        «هر چه کردم.نشدم از تو جدا، بدتر شد
        گفته بودم بزنم قید تو را بدتر شد»؟
        از میان همه ی قافیه های دنیا
        مانده ام قافیه ی شعر چرا بدتر شد
        البته قافیه نه بود ردیف شعرم
        چه ردیفی شده! ای وای خدا! بدتر شد
        شعرکی گفته ام و پخش نمودم همه جا
        عذر خواهم من اگر حال شما بدتر شد
        چند لاخی شده از موی سر بنده سپید
        هرچه کردیم سر و ریش حنا، بدتر شد
        خوانده ام من که ننوشید شما نوشابه
        تا نگویید که ای وای! صدا بدتر شد
        بازهم البته ، این جمله زمانی خواندم
        توی کهریزک سابق، که بلا بدتر شد
        گفتمش جان شما کرده گرانی بیداد
        گفت ای بزدل بیچاره! کجا بدتر شد؟
        سر این کوچه ی ما هست همه ارزانی
        به درک آنطرف شهر، فضا بدتر شد
        من نگفتم دکل و هاله ولی با پوزش
        دوره ی قبل بگو وضع چرا بدتر شد؟
        مانده ام رابطه ی شعر و هوا چیست که ما
        هرکجا شعر سرودیم، هوا بدتر شد
        بد که نه! باز هوا پس شده، ساکت باشید
        جای من گوید اگر هیس فتا بدتر شد
        در خط آخر این شعر جدا از شوخی
        مانده من که چرا رسم وفا بدتر شد
        24 آذر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6