شنبه ۳ آذر
آخ.....کودکی!!!! شعری از حمیدرضاسفید
از دفتر بهارچشم هایت نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۱ شماره ثبت ۴۲۹۵۴
بازدید : ۴۵۰ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب حمیدرضاسفید
|
کاش می رفتم به خواب کودکی
بازمی کردم کتاب کودکی
می نمودم پی به چشم کوچکم
بابسی حیرت شهاب کودکی
بازهم برشاخه ی سبز کنار
می نشستم من به تاب کودکی
می شمردم درشب تاریک باز
آسمان راباحساب کودکی
سینه ام آتشفشان عشق بود
دردلم جاری مذاب کودکی
ملتهب بودم زقهروآشتی
درمیان التهاب کودکی
کاش تاشادی مرابرمی کشید
ازغم دنیاطناب کودکی
کودکی همچون گلی پژمردومرد
آخ..نگرفتم گلاب کودکی!
سایه ی پیری فتاده برسرم
ای دریغاآفتاب کودکی
فکراین راهم نمی کردم که عشق
سازدازقلبم حباب کودکی
کودکی راماتمی بایدسرود
باهمان الفاظ ناب کودکی
کودکی فرمانروایی بودمحض
مخلصم،عالیجناب کودکی!!!
حمیدرضاسفید
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.