سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 دی 1403
    28 جمادى الثانية 1446
      Saturday 28 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۸ دی

        ماه صفر فنا شد

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۱۸:۵۴ شماره ثبت ۴۲۷۳۲
          بازدید : ۲۶۱   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        ماه صفر فنا شد
        در حرمت شال عزا دیده ام
        ماه صفررا به فنا دیده ام
         
        پرچم سوکت همه جاشد بلند
        روی همه واژه رضا دیده ام
         
        گشت عزای تو به پا، شاه ما
        مشهد و کرمان و همه جا دیده ام
         
        ذهن مرا داد یکی ، نی ، بدست
        ازغم تو ؛ نی؛ بنوا دیده ام
         
        قصد نمودم که روم من به قم
        ناله جانسوز اخا دیده ام
         
        کرب بلا شاه شهیدش همی
        یاد تورا یا ولدا دیده ام
         
        ذهن مرا یاد جوادت (ع) فتاد
        از دو لبش وای ! ابا دیده ام
         
        گوش دلم باز نمودم دمی
        شور کلامی زخدا دیده ام
         
        روز شهادت شده امروز را
        روز شهادت چو رضا دیده ام
         
        حضرت مهدی (عج) سخنی چند گفت
        جدٌ غریبم غُرِبا دیده ام
         
        نقل شده یک سخنی از رسول (ص)
        پاره تنی ، توس زما دیده ام
         
        دردل من گشت براتی زغیب
        مهر تورا آب بقا دیده ام
         
        هرکه تو دادی بخورد آب را
        در دل او نور صفا دیده ام
         
        مام تو زهرا (س) بعزایت بسی
        اشک زچشمش زخدا دیده ام
         
        گریه کند بهر عزای پدر
        هم زحسن (ع) هم ز تورا دیده ام
         
        دشمن ملعون تو لعنت شده
        لعن به او در همه جا دیده ام
         
        فخر مرا کشور من جای تو
        ماه به مشهد زسما دیده ام
         
        مهر تورا هرکه ندارد به دل
        در دل او غصٌه بسا دیده ام
         
        از کرمت این دل من شد بسی
        نیک زهر غصٌه رها دیده ام
         
        روشنی روی تو هست در حرم
        روشنی ات ؛ نی ؛ زطلا دیده ام
         
        شاه و گدا خادم در گاه تو
        منکه خودم دون گدا دیده ام
         
        شرم مرا هست بگویم سلام
        کار خودم را بخطا دیده ام
         
        دیده دل باز نمودم چنان
        خیل ملک را به دعا دیده ام
         
        بر دل گمنام فرستاده غزل
        هست یقین لطف خدا دیده ام
        شنبه چهاردهم آذر نود چهار.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2