سه شنبه ۴ دی
هنوز هم زنده ام برای تو... شعری از علی حاتمیان
از دفتر کلمات سیاه من نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ ۲۱:۵۳ شماره ثبت ۴۲۳۹۹
بازدید : ۴۸۵ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب علی حاتمیان
|
می پزی هر شب برایم قرمه سبزی، به امید اینکه شاید امشب بیایم
و یخ میزند روی میز دوباره، با گذشت عقربه از دوازده
صدای تشنج ذهنت بود؛ صدای ساعت شماطه دار
و عشق داشت کپک میزد، میان لرزش دستت در شستن ظرف ها
قیافه ات بسیار غمگین است، با چندین تار موی سفید در سرت
و آهنگ غمگینی را زمزمه می کنی: عزیزم رفته سفر...
کی بر میگرده؟؟؟ نمی دانی و چشمت باز امشب باردار است
و حسی که تو را از (67) داغدار است
دوباره سجاده و نماز شب به شوق پرواز با من
و حسی که تو را گم کرده است هر شب در من
صدایم کن...، صدایت میکنم؛ از اوج آسمان
میان جانماز و عکسمون در قعر این خاک
تو پشت عکسمون نوشتی: دوست دارم
منم با خون خود بر خاک نوشتم: عاشقت هستم
هنوز هم زنده است عکس و پلاک و جانمازم
اگر چه غرق خاکم، اما باز هم عاشقت هستم...
(تقدیم به روح پاک شهیدان مفقود الاثر و همسران این عزیزان)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.