چهارشنبه ۵ دی
شرافت بیمار شعری از حسين زرتاب
از دفتر نبوغ سبز نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۴ ۲۲:۱۴ شماره ثبت ۴۲۲۷۴
بازدید : ۴۲۱ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب حسين زرتاب
|
"شرافت بیمار"
حرف های عاشقانهِ مجاز
واپسینْ تپش های اخلاقی
آخرینْ کنش های بی رنگی
صوتِ سنگینِ مسجدِ آهن
قیل و قال های بازاری
دوست دارم های شهوانی
عاشقانه های قرمز رنگ
دوستی، درونِ برزن ها
زیر نورهای مصنوعی
عشق های کوچه بازاری
رفتن و خستن و جدا گشتن
عشقِ دیروز فرو هشتن
رو به قبله ی دگر بستن
حرف ها، ازدحامِ تکراری
شرم ها، شرافتِ بیمار
پول ها، کثیفِ انباری
حاصلِ موادِ افیونی
اسلحه، فروش تن، تجارت انسان
مسلمِ داعشی، یهودی صهیون
آن مسیحی
با صلیب خم گشته
موهبت های رنگارنگ
آن اتاق فکرِ دستوری
چیپس ها، پفک و پیتزا
آرایشِ خفن، فرا رنگی
جفتگیری درون ماشین ها
جیغ های بنفشِ بی شرمی
نطفه های بسته ی خیابانی
کودکان،
کودکانِ کار و بدبختی
الکلِ خانگی، حروفی تار
رونقِ میدانِ آزادی
میله ها، سوسنِ تماشایی
گل ها، بسته بندی و بی بو
مُردِه ها،
یخزده، فلاتونی
پاکتِ شیر، کله پاچه ی کنسرو
هست این ها حکایت امروز
یا شده اندکی مرا عادت
دوره بی بدیل و عصری شاذ
نادر و کم بها و عصیانی
خاک بر فرق شاعر این...
من خموشم، تو گو بعد از این...
حسین زرتاب - ١٣٩۴/۴/٨
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.