سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خیالی

        شعری از

        هوشنگ یعقوبی

        از دفتر دفتر شعر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ ۱۱:۰۵ شماره ثبت ۴۱۸۴۳
          بازدید : ۶۴۷   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر هوشنگ یعقوبی
        آخرین اشعار ناب هوشنگ یعقوبی

        چنین گویند روزی یک جوانی
        یه جایی دید یک ابرو کمانی
        به خودگفتا که چشمش چشم آهو
        کنون من عاشق دیوانه  او
        سرش افتاد از بالا به پایین
        "زنم می گردی ای زیبای شیرین"
        در این هنگام دختر گفت آری
        زنت می گردم اما تو چه داری
        پسر گفتا که جیبم خالی از پول
        نمی خواهم بمالم بر سرت گول
        ولی روزی شود دنیا به کامم
        دو صد کشتی ،هواپیما بنامم
        هزاران خانه و ویلا بسازم
        همه غرق رکود و من بتازم
        گپ تحریم تا  آید  بگوشم
        تمام نفت مان را می فروشم
        در اینجا دخترک صبرش سرآمد
        "دگر ساکت که بابایم در آمد"
        چه خوردی؟چی زدی؟اندر چه حالی
        برو  دنبال  کارت  ای  خیالی
        گذشت و سالها طی شد پی هم
        عوض شد روزگار آرام و کم کم
        دوباره دختر او را دید آنجا
        ولی این دفعه توی بنز ناجا
        صداهایی دراومد از چپ و راست
        ببینید!بابک  زنجانی  اینجاست!
        هوشنگ یعقوبی
        94/08/12
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۲۷
        خندانک خندانک خیلی خوب بود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5