سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        عذر می خواهم از شما آقا

        شعری از

        حبیب حاجی پور (پاییز)

        از دفتر پاییز نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴ ۰۰:۴۴ شماره ثبت ۴۱۶۴۴
          بازدید : ۴۴۲   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حبیب حاجی پور (پاییز)

        آخر روزهای ذی الحجه
        شعرهایم سیاه جامه شده
        حرف هایم به جای یک غزلی
        به درازا کشیده نامه شده
        عذر می خواهم از شما آقا
        گله بسیار و وقت کوتاه است
        پشت شعرم شکست از بس که
        دردها سرد و تلخ و جانکاه است
        بار یک کوه شرمساری را
        پیش تو با خجالت آوردم
        ننگ بر من! شب محرم تو
        جای نوحه شکایت آوردم
        باز ماه محرم و صفر است
        منبر و روضه های تکراری
        مثل هر سال توی هیئت ها
        می شوی یک شهید اجباری
        ما تو را می کشیم هر ساله
        توی گودال روضه خوانی ها
        غافل از این که مرگ زانو زد
        پیش تو رو به ناتوانی ها
        خوش به حال من و قبیله من
        بوده ای مایه مباهاتم
        با کمی اشک در عزای شما
        پاک شد کل اشتباهاتم
        ما به یاد لبان تشنه تو
        قهوه و چای داغ می نوشیم
        و اگر بی کفن شدی دیروز
        ما به "نامت" لباس می پوشیم
        سر خود را اگر نمی دادی
        پای پیمان روز عاشورا
        دست از پا درازتر می شد
        نذرها توی دیگ های دعا
        باز وقت غروب عاشوراست
        کاروانی که... بگذریم آقا
        از تمامی شهر آمدهایم
        به تماشای خیمه سوزی ها
        ترس دارم که منتظر باشم
        نکند مثل کوفیان بشوم
        سر قرآن ناطق خود را
        لب شمشیر میزبان بشوم
        آی آقا! جهان پر از شمر است
        ترس دارم که دعوتت بکنم
        با توجه به نامه ها باید
        پیش از آمدن ردت بکنم
        گول این ظاهر موجه را
        نخوری راهی زمین گردی
        ترس دارم اگر بیایی با
        چوبه دار همنشین گردی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3