يکشنبه ۲۷ آبان
مثل آدم ها ! شعری از مسعود احمدی
از دفتر خمیازه های شبانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ ۱۶:۵۰ شماره ثبت ۴۱۴۷۷
بازدید : ۴۴۰ | نظرات : ۲۶
|
آخرین اشعار ناب مسعود احمدی
|
کاش
آدم برفی بودم !
روزی سرد
میان دست های دختری
با چشم های قهوه ای
متولد می شدم .
قهوه ی نگاهش را سر می کشیدم
و او فال مرا می گرفت !
زیر سایه ی بیدی مجنون
که دست هایم
از شاخه اش بود
از تب عشق
می لرزیدم
و در انتظار آمدن هایش
موهایم را سپید می کردم !
دلتنگ
برایش شعر می سرودم :
عاشقانه های برفی !
تا شبی سرد شاید
در گوشم نجوای عشق سر دهد
و من
زیر برفی شدید
سینه چاک
عاشق شوم !
او مرا گرم
در آغوش کشد
و من
برای اولین بار
زار
زار
گریه کنم !
او مرا ذره ذره
ببوسد
و من
ذره
ذره
زیر پایش
جاری شوم !
او شال گردنش را به من بدهد
و من شعرهای سپیدم را به او !
و اگر ترک کند مرا روزی :
جیغی سپید بکشم
و خودم را
با شال گردنش
از شاخه های بید
حلق آویز کنم !
و یا در ظهری آفتابی
به نشان اعتراض
خود را
به آتش بکشم !
کاش یک آدم برفی بودم !
کاش
من هم
عاشق
می شدم :
مثل آدم ها !
۲۴مهر ۹۴ مسعود احمدی . تهران
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.