سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        روضه ی شبنم

        شعری از

        حمیدرضاابراهیم زاده

        از دفتر درصحبت ابرار نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۰:۴۱ شماره ثبت ۴۰۳۰۰
          بازدید : ۴۴۸   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حمیدرضاابراهیم زاده

        مهتاب امشب آید  بسراغ من وتو  
        که گوید؛
         شب نمناک دلش روضه ی شبنم دارد
         وسیه کرده به تن شب هجرانی باغ
         جامه ی جیغ عزا دردل  داغ
         فصل دلتنگی یک باغ زداغ انجیر
        فصل دل باختن وجنگ میان تدبیر
         ترکیده دل میوه ی انجیر
         ز داغ مامش
        وپریشان شده سلسله ی   بید
         زحال بابش
        باغ بیچاره ی  محزون به دلش تعزیه  برپا شده است
        دسته ی  نوحه ومرثیه از ماه خزان آمده است
        وقت پاییز
          که انجیر دلش   تنگ  محبت بشود
        سرخودرا قمه خواهد زد وگفت:
         فصل باران  من است
        غم یاران من است
        وانار
        از حسرت  این داغ خون بارد
         وسینه کند چاک  
        و سراید که مرا
        عزم نبرد است با سلسله ی دندان دهور
          بید مجنون  دراین سوگ بزرگ
         زنجیر زنان مرثیه خوان
        باد صبا را گوید :
         مویه کن و سوز بکش. مشک بده اشک بده  ابر بده دم بده  .
        مرحمتی، دست نوازش  بکشان دیده ی یاران  وبباران باران.....
        باز این همهمه بی دوست سرآید دوران؟
        بازاین شورش عظما ست برای انسان؟
        یادهراف لک من خلیلی  
        کم لک بالاشراق والاصیلی
        آفتابا نظری کن که عیار شدم
        من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم
        تب تدبیر تو و زلف پریشان چه کنم؟
        کشته ی غمزه چشم تو به دیدار شدم
         
        حمیدرضاابراهیم زاده
        13شهریور1394       
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7